خاطره سعید حدادیان از محسن تنابنده
سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳
اینستاگرام
نتایج زنده
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
فرهنگ و ادب
عناوین اخبار
فرهنگ عمومی
فرهنگ مقاومت
صنایع فرهنگی
کتاب و ادبیات
عناوین اخبار
سینمای ایران
سینمای جهان
رادیو و تلویزیون
موسیقی و هنرهای تجسمی
دین و اندیشه
عناوین اخبار
قرآن و عترت
حوزه و نهادهاي ديني
اسلام در جهان
علوم انسانی
اندیشمندان و اندیشکده ها
حوزه و دانشگاه
عناوین اخبار
دانش و فناوری
عناوین اخبار
فناوری های نوین
فناوری اطلاعات و ارتباطات
عناوین اخبار
عناوین اخبار
قضایی و حقوقی
میراث فرهنگی و گردشگری
جوان و خانواده
آموزش و پرورش
رفاه و خدمات اجتماعی
آسیب های اجتماعی
حوادث و بلایا
سایر حوزه ها
عناوین اخبار
اقتصاد جهان
اقتصاد ایران
بانک و بیمه وبورس
کشاورزی و دامداری
صنعت و معدن و تجارت
کار و تعاون
سایر حوزه ها
عناوین اخبار
کالاهای اساسی
خرده فروشی و خدمات
عناوین اخبار
فوتبال ایران
فوتبال جهان
کشتی و وزنهبرداری
ورزشهای رزمی
سایر ورزشها
عناوین اخبار
امنیتی و دفاعی
احزاب و تشکلها
سیاست خارجی
انقلاب اسلامی
عناوین اخبار
ایران در جهان
آسیای شرقی و اقیانوسیه
غرب آسیا و آفریقای شمالی
آفریقای مرکزی و جنوبی
آمریکای شمالی
آمریکای لاتین
عناوین اخبار
آذربایجان شرقی
آذربایجان غربی
چهارمحال و بختیاری
خراسان جنوبی
خراسان رضوی
خراسان شمالی
سیستان و بلوچستان
کهگیلویه و بویراحمد
عناوین اخبار
منابع خارجی
عناوین اخبار
فرهنگ و اندیشه
دانش و فناوری
عناوین اخبار
دکه روزنامه
دیگر رسانهها
عناوین اخبار
https://mehrnews.com/x36MDw
۴ دی ۱۴۰۳، ۸:۰۰
کد خبر 6325728
۴ دی ۱۴۰۳، ۸:۰۰
خاطره سعید حدادیان از محسن تنابنده
سعید حدادیان مداح اهل بیت گفت: من بعد ساخت پایتخت به محسن تنابنده زنگ زدم و از او تشکر کردم. محسن تنابنده گفت فقط چهار نفر به من زنگ زدند؛ آقای حاتمیکیا، رخشان بنیاعتماد، گوگوش و شما!
کد خبر 6325728
مطالب مرتبط
تعاریف سعید حدادیان از شناخت رهبر انقلاب از مداحی و هنر
حسین سیب سرخی و شهاب مرادی داور برنامه حسینیه معلی در ماه شعبان شدند
دقیقی: کارتهای بیدلیل گرفتیم/یکی از تاریخیترین روزهای فوتبال رقم خورد
سعید حدادیان
محسن تنابنده
مداحان اهل بیت
سریال پایتخت
شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمیشود.
نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمیشود.
* لطفا حاصل عبارت را در جعبه متن روبرو وارد کنید
فیلمهای پربازدید
وقتی تاد هم درد صهیونیستها را درمان نمیکند
فیدان و الجولانی در ارتفاعات قاسیون دمشق
روایت مدیر تیم فوتبال پرسپولیس از خداحافظی گاریدو
روایت فرزند شهید نصرالله از هدیه رهبر انقلاب
افزایش غلظت آلایندهها در تهران و کرج
انتقاد تند کارگردان مطرح سینما از پلتفرمهای خانگی
موضوعات داغ: فیلم
رهبر معظم انقلاب اسلامی
رژیم صهیونیستی
نسخه دسکتاپ
نسخه موبایل
All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.
طراحی و تولید: نستوه
گرافیک: استودیو پیکسل
Source:
درنگی بر مضامین اشعار عربی سعدی
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: شیخ اجل سعدی شیرازی استاد سخن، علاوه بر مهارت در غزلسرایی فارسی، اشعار عربی بسیاری دارد که موضوع یادداشت جدید محمدجواد گودینی پژوهشگر ادبیات فارسی قرار گرفته است.
اینیادداشت برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته که در ادامه مشروح متن آن را میخوانیم؛
مصلح الدین عبدالله که به سعدی و شیخ اَجلّ مشهور گردیده، در دهه نخستِ قرن هفتم هجری در شهر ادب پرور شیراز چشم به جهان گشود. وی پس از تحصیل مقدمات علوم رایج در زمان خود، راهی سرزمین عراق (شهر بغداد) شد. بغداد در عصر عباسی همواره مقصد دانش پژوهان بوده و بسیاری از دانشمندان، شاعران، ادیبان، آن شهر را به عنوان محل سکونت برگزیده و کرسی تدریس خود را در آنجا برقرار میکردند و دانش پژوهان نیز از همه جغرافیای جهان اسلام رهسپار آن دیار میشدند و شاعرِ شیرازی نیز یکی از این دانش دوستان بوده است.
دوران کودکی سعدی در زادگاهش شیراز سپری شد و این شهر در آن هنگام، منطقهای بزرگ و برخوردار از مدارس بسیاری بوده و دارالشفاء یا بیمارستانی بزرگ نیز در آن دایر بود که از زمان عضد الدوله دیلمی (در عهد آل بویه) ساخته شد و تا روزگار سعدی پابرجا بوده است. مصلح الدینِ خردسال، در سالهای نخستین عمرش پای در مکتب خانه نهاد و آموزشهای ابتدایی را دریافت نمود. او از خویشان و نیاکانش با تعبیر عالمان و دانشمندانِ دین شناس یاد کرده و به نظر میرسد در محیطی علمی و فرهنگی دیده به جهان گشوده و نزدیکانش اهل علم و معرفت بودند. وی میگوید:
همه قبیله من عالمان دین بودند
مرا معلم عشقِ تو شاعری آموخت
او در سن ۱۲ سالگی به سر میبرد که واقعه تلخی برایش روی داد و آن رویداد دشوار، مرگ پدرش عبدالله بوده که تأثیر شگرف و عمیقی بر جان وی وارد ساخت و او را در سنین نوجوانی در اندوهی سخت فرو برد. سعدی که مرگ پدر با همه دشواریهایش نتوانست او را از فراگیری دانش و ادب بازدارد، زبان و ادبیات عربی را به خوبی فراگرفت که توانست به مدرسه نظامیه بغداد راه یافته و برای ادامه تحصیل و آموزش، روانه پایتخت عباسیان گردد و سالهای پایانی خلافت عباسی را دریابد.
پس از ورود به بغداد، سعدی در مدرسه نظامیه علم آموزی خود را در علوم دینی و ادبی ادامه داد و در طول تحصیل و پس از آن، بسیار سفر رفت و با کوله باری از تجارب و آموختههای ارزشمند به شیراز بازگشت و در فضای آرامش و امنیت این شهر و در سایه حکومت “اتابک ابوبکر بن سَعد”، توانست آموختههای خود را در آثار خویش به ویژه دو اثر مشهورش “بوستان” و “گلستان” به یادگار گذارد. (بنا به مشهور، دو سفر طولانی داشته و پس از سفر دوم، مورد تکریم بزرگان فارس قرار گرفت و پس از بازگشت به شیراز، گوشه گیری را برگزید و اواخر عمرش در این شهر سپری شد). وی در روزگار تحصیل و پس از آن، به مناطق بسیاری از جمله عراق، شام (دمشق، بعلبک، طرابلس و …)، حجاز و… سفر کرده و برخی گفتهاند به هندوستان، غزنین، ترکستان، آذربایجان و…. نیز سفر داشته است؛ اگر چه این سخن تأیید شده نمیباشد، اما گواهی است بر اینکه سراینده پرآوازه شیرازی تمایل بسیاری به سفر داشته و سختی بیابان گردی و خطرات آن را پذیرفته و در طول زندگی پربارش مناطق بسیاری را درنوردیده که با توجه به امکانات سفر در روزگار وی، اقدامی دلاورانه و کم نظیر محسوب میگردد. وی در سرآغاز بوستان با اشاره به تجارب خود که در طول سفرهای بسیار به دست آورده، چنین سروده است:
در اَقصای عالَم بگشتم بسی
به سر بُردم ایام با هر کسی
تمتع به هر گوشهای یافتم
ز هر خرمنی خوشهای یافتم
چو پاکانِ شیرازِ خاکی نهاد
ندیدم، که رحمت بر این خاک باد
به دل گفتم از مصر، قند آوردند
بَرِ دوستان ارمغانی بَرَند
مرا گر تهی بود از آن قند، دست
سخنهای شیرینتر از قند هست
وی از برجستهترین سرایندگان ایرانی محسوب میگردد که در ادبیات جهان نیز از شهرت، جایگاه و احترام والایی برخوردار بوده و بر بسیاری از ادیبان دنیا (در زبانهای گوناگون) اثرگذار بوده است. وی استاد مسلم زبان و بیان بوده و سخن در دست او، مانند موم بوده و معانی بلند، عبارتها و پندهای پرمعنا را در عبارتهایی کوتاه و زیبا بیان نموده و سخنان وی، زیاده گویی و پرگویی ندارد و سخن وی الگویی برای دیگر شاعران و نثرپردازان به شمار میرود.
شیخ اجل از معدود شاعران سترگ ایرانی است که به دو زبان پارسی و عربی شعر سروده و اشعار عربی وی نیز از بلاغت و زیبایی شناسی ادبی برجسته و والایی برخوردار بوده و نشان از قدرت والای وی و تسلط کم نظیرش بر ادب و شعر تازی است. وی در گلستان، از آرایه های ادبی فراوانی بهره جسته و در آن، سَجع، تَرصیع، مجاز، تشبیه، استعاره، کنایه، لَفّ و نَشر، جمع و تقسیم، تضاد (طِباق)، ارسال المَثَل، حُسن تعلیل، مراعات النظیر و … دیده میشود که استادانه توسط سعدی به کار رفته و زیبایی و تأثیر سخنش بر مخاطب را چند برابر کرده است.
در تحمیدیه گلستان که از قلههای ادب پارسی محسوب شده و آمیختگی حکمت، دین داری، اخلاق، اندرز و زیباییهای ادبی را در خود جای داده، از آیات قرآن، حدیث و نیز چند بیت به زبان عربی بهره برداری شده و سعدی شیرین سخن در این بخش در ستایش رسول گرامی اسلام (ص) چنین میگوید:
شَفِیعٌ مُطاعٌ نَبِیٌّ کَرِیم
قَسِیمٌ جَسِیمٌ بَسِیمٌ وَسِیم
ترجمه: او (ص) شفاعت کننده، اطاعت شونده (افراد امت، با جان و دل از وی فرمانبرداری میکنند)، پیامبری بزرگوار بوده و تقسیم کننده (بهشت و دوزخ)، خوش چهره، خوش رو (با لبخندی همیشگی) و دارای نشانه (پیامبری) بوده است.
در ادامه نیز در بیت مشهور دیگری، خاتم پیامبران (ص) را این چنین توصیف مینماید:
بَلَغَ العُلَی بِکَمَالِه، کَشَفَ الدُّجَی بِجَمَالِه
حَسُنَت جَمِیعُ خِصَالِه، صَلُّوا عَلَیهِ وَ آلِه
ترجمه: با کمالش به بزرگی دست یافت، با زیبایی و جمالش، تیرگیها را زدود. همه ویژگیها و خصلتهایش نیکو بوده (از بهترین و والاترین اخلاق برخوردار بوده)، پس بر او (ص) و خاندانش (ع) درود فرستید.
او همچنین ابوبکر بن سعد را در چند بیت به عربی ستوده و درباره اش چنین گفته است:
لَقَد سَعِدَ الدُّنیَا بِهِ دامَ سَعدُه
وَ أیَّدَه المَولَی بِألوِیَةِ النَّصرِ
کَذلِکَ تَنشَأ لِینَةٌ هُوَ عِرقُها
وَ حُسنُ نَبَاتِ الأرضِ مِن کَرَمِ البَذرِ
ترجمه: دنیا به او (ابوبکر سعد) نیک بخت شده، نیک بختی اش پاینده باد، خداوند او را با پرچمهای پیروزی، تأیید فرماید.
درختی که او ریشهاش میباشد نیز چنین پرورش یافته؛ (همان گونه که) زیبایی و ارزش هر درخت، بسته به خوبی و ارزش بذر و جنس آن است.
وی در گلستان (که آمیختهای از نظم و نثر است)، ابیاتی به زبان عربی آورده است؛ از جمله:
أقلُّ جِبَالِ الأرضِ طُورٌ وَ إنَّهُ
لأعظَمُ عِندَ اللهِ قَدراً وَ مَنزِلا
ترجمه: کوتاهترین کوه بر روی زمین، طور است (که خداوند در آن، موسی «ع» را به پیامبری برگزید و بر او وحی فرستاد و با او سخن گفت)؛ در حالی که نزد خداوند، دارای بیشترین قدر و منزلت است.
سعدی شیرازی، گلستان را با این ابیات عربی، به پایان میبرد:
یا نَاظِراً فِیه سَل بِاللهِ مَرحَمةً
عَلَی المُصَنِّفِ وَ استَغفِر لِصَاحِبِه
وَ اطلُب لِنَفسِکَ مِن خَیرٍ تُریدُ بِهَا
مِن بَعدِ ذلِکَ غُفراناً لِصَاحِبِه
لَو أنَّ لِی یَومَ التَّلاقِ مَکَانةً
عِندَ الرَّؤُوفِ لَقُلتُ یَا مَولانَا
إنِّی لَمُسِیءٌ وَ أنتَ مَولی مُحسِنٌ
هَا قَد أسَأتُ وَ أطلُبُ الإحسَانا
ترجمه: ای که در آن (گلستان) نگاه میکنی، از خداوند برای مصنف آن، رحمت بخواه و برای صاحب آن، استغفار نما.
برای خودت نیز هر خیری را که میخواهی، طلب نما و پس از آن، برای صاحب آن از خداوند، بخشش و مغفرت بخواه (و برای من که مؤلف این کتاب هستم، دعای خیر کرده و درخواست بخشش کن).
اگر در روز رستاخیز برای من جایگاهی نزد خداوند مهربان باشد، خواهم گفت: ای مولای ما (این بیت با بیت آتی، موقوف المعانی است).
من، گنه کار بوده و تو مولای نیکوکاری؛ آری من بد کردم و (از تو خدای مهربان)، درخواست نیکی دارم.
اگر چه از سعدی، سرودههای عربی نسبتاً فراوانی برجای مانده، اما میتوان گفت از زیباترین و مشهورترین سروده عربی اش، قصیدهای است که در رثای آخرین خلیفه عباسی “المستعصم بالله” (سی و هفتمین و آخرین خلیفه از دودمان عباس بن عبد المطلب که به دستور هولاکو خان به قتل رسید و با قتل وی، خلافت عباسیان در بغداد به فرجام رسید) سروده و رویداد حمله مغولان به بغداد به سال ۶۵۶ قمری و برچیدن خلافت عباسی (پس از گذرِ بیش از ۵۰۰ سال از زمان تأسیس آن) و کُشتن خلیفه را به تصویر کشیده و نسبت به این واقعه، سوز و تأسف خود را به نمایش گذاشته و بر ویرانههای این شهر می گرید و حسرت، اندوه و دریغ خود را نثار میکند. در چند بیت نخست این قصیده طولانی، چنین آمده است:
حَبِستُ بِجَفنِی المَدَامِعَ لاتَجرِی
فَلَّمَا طَغَی المَاءُ استَطالَ عَلَی السّکرِ
نَسِیمُ صَبَا بَغدادَ بَعدَ خَرابِهَا
تَمَنَّیتُ لَو کَانَت تَمُرُّ عَلَی قَبرِی
لأنَّ هَلاکَ النَّفسِ عِندَ أولِی النُّهَی
أحَبُّ لَهُ مِن عَیشٍ مُنقَبِضِ الصَّدرِ
لَزِمتُ اصطِباراً حَیثُ کُنتُ مُفَارِقاً
وَ هذا فِراقٌ لایُعَالَجُ بِالصَّبرِ
ترجمه: اشک را در دیدگانم از جاری شدن، باز داشتم (و حَبس نمودم)، اما هنگامی که آب طغیان نماید، از مانع در گذرد.
آرزو داشتم نسیمِ صبحگاهانِ بغداد پس از ویرانی اش (با حمله مغولان و به نابودی کشاندن مظاهر تمدن در آن شهر باستانی)، بر گورم عبور میکرد.
چرا که از دست دادن جان نزد خردمندان، دوست داشتنی تر است تا زندگانی با سینه تنگ (و قلبی اندوهبار).
هر زمان (از چیزی) جدا میشدم، صبر و شکیبایی پیش میگرفتم؛ اما این جدایی، با صبر درمان نمیشود.
سعدی شیرازی که مردی جهانگرد، آگاه و درس خوانده بود، سفرهای فراوانی به مناطق بسیاری از خاور میانه در سده هفتم هجری داشته و با ادبیات عربی و نوشتههای ادیبانِ عرب زبان انس بسیاری داشته است. وی شاعران عرب زبان (عصر جاهلی، صدر اسلام، اموی و عباسی) را به خوبی میشناخت و به ویژه شیفته سرودههای “ابو الطّیِّب مُتَنَبِّی” (سراینده بزرگ و پرآوازه عرب در عصر حمدانیان) بوده و از اشعار وی، چیزهای بسیاری در ذهن داشت.. حتی به گفته برخی، او دیوان متنبی را از بر کرده بود و بسیار به اشعار وی مینگریست و از آن بهره میجست.
سعدی پس از سفرهای بسیار به شیراز بازگشت و در آن زمان، ابوبکر بن سعد منطقه فارس را ایمن ساخته بود و امنیت و رونق را بدان بازگردانده بود. او نیز که در آن هنگام بیش از ۵۰ سال از عمرش سپری شده بود و علم آموزی اش در بغداد، سفرها و جهانگردی، ارتباط با طبقات گوناگون مردم در شهرهایی که بدان سفر کرده بود، او را باتجربه ساخته و با انبوهی از دانش، تجربه و یادداشت اقدام به ثبت دانش و اندوختههای خود نمود و کتاب بوستان را که از برترین آثار ادبیات تعلیمی در ادب پارسی محسوب میگردد، آفرید و آن را به “ابوبکر بن سعد” تقدیم نمود.
وی دو سال پس از نگارش و آفرینش بوستان، کتاب جاودانه دیگرش گلستان را در نظم و نثر خلق نمود. این کتاب برجسته و ارزشمند در ادب پارسی، در هشت باب تدوین شده، اصول اختصار گویی در آن رعایت شده و از منظر زیبایی شناسی ادبی از جایگاه والایی برخوردار است. هشت باب کتاب گلستان (پس از دیباچهای زیبا و خواندنی) عبارت است از: در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فواید خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تأثیر تربیت و در آداب صحبت.
گلستان سعدی را میتوان تحت تأثیر مقامه نویسی در عصر عباسی توصیف نمود که با هنر داستان گویی همراه گردیده است؛ اما شباهتهای بسیاری میتوان میان گلستان و مقامات (همچون مقامات حریری) یافت که البته ابتکار سعدی نیز در خلق این اثر بی همتا در نثر پارسی تأثیر فراوانی داشته است.
وی همچنین غزلیاتی به زبان عربی سروده و برخی از قطعات وی نیز از ابیات عربی خالی نیست؛ از جمله:
مَتَی حَلَلتَ بِشِیراز یا نَسِیمَ الصُّبح
خُذِ الکِتَابَ وَ بَلِّغ سَلامِیَ الأحبَاب
ترجمه: ای نسیم صبح، هر زمان که به شیراز گذر کردی، نامهای بردار و سلام مرا به دوستان برسان
اگر چه صبر من از روی دوست ممکن نیست
همی کنم به ضرورت چو صبر ماهی از آب
سعدی علاوه بر آنکه در ادب پارسی استاد مسلم سخن پردازی، بلاغت و نوآوری در ادب پارسی بلکه از نامداران ادبیات نزد ایرانیان بوده (تا جایی که او را اَفصح المتکلمین نیز خواندهاند)، در ادبیات عربی نیز توان بالایی داشته و (علاوه بر تسلط بالایش بر علوم بلاغیِ عربی و به کارگیری آرایه های ادبی)، از وی اشعاری در عشق، مدح، اندرز و … به عربی برجای مانده و از مشهورترین سرودههایش به این زبان، مرثیه سوزناکی است که پس از سقوط بغداد و اِشغال این شهر توسط مغولان و برچیده شدن خلافت عباسی سروده و مراتب اندوه و ناراحتی خود را نسبت به این رویداد تلخ و عبرت انگیز تاریخی ابراز میدارد. وی بسیاری از متون و دیوانهای شعری سرایندگان عرب زبان و مقامه های ادیبان تازی را مطالعه کرده و به ویژه از مُتنبی سراینده برجسته دربار حَمدانیان، تأثیری شگرف دریافت کرده و اُنس بسیاری به سرودههای وی داشته است.
در این مختصر به برخی از اشعار تازی سراینده نامدار ایرانی سعدی شیرازی به عنوان استادِ سترگ ادب تازی و پارسی اشاره شد؛ علاقمندان برای مطالعه دیگر ابیات عربی وی به کلیات سرودههایش مراجعه نمایند.
Source: طاهره تهرانی
رودکی؛ شاعری نابینا با چشم باز به دنیای شعر
خبرگزاری مهر، گروه استانها، کورش دیباج: رودکی، پدر شعر فارسی، نه تنها از برجستهترین شاعران قرن چهارم هجری قمری به شمار میآید بلکه ویژگیهای شخصی و خاص او در تاریخ شعر فارسی منحصربهفرد است. یکی از ویژگیهای جالب زندگی رودکی، نابینایی او بود که بر خلاف بسیاری از تصورات، هیچگاه مانع از خلق آثار درخشان و تأثیرگذار او نشد. نابینایی رودکی، در واقع به نوعی ویژگی خاص در شعر او تبدیل شد؛ چرا که او با تکیه بر حافظه قوی و قدرت تخیل خود توانست آثاری خلق کند که نه تنها در زمان خود، بلکه در قرون بعد نیز تأثیرات عمیقی بر شعر فارسی گذاشت.
به مناسبت روز بزرگداشت رودکی، این گزارش به بررسی ابعاد مختلف زندگی و آثار او پرداخته است. در این گزارش با کارشناسان و شاعران معاصر گفتوگو شده تا به بررسی جایگاه ویژه رودکی در شعر فارسی، تأثیر نابینایی بر سبک و زبان او و ارتباط آثار او با دنیای امروز پرداخته شود.
رودکی؛ شاعر نابینا و روشنفکر تاریخ شعر فارسی
نادر فکوهی، رئیس گروه انسانشناسی دانشگاه تهران، در مورد اهمیت شخصیت و آثار رودکی به خبرنگار مهر میگوید: نابینایی رودکی نه تنها به عنوان یک ویژگی فیزیکی، بلکه به عنوان بخشی از هویت فرهنگی او در تاریخ شعر فارسی اهمیت دارد. او با وجود نابینایی، توانست دنیایی از زیباییها و مفاهیم پیچیده انسانی را با کلمات خود بسازد. این توانایی نشان میدهد که انسانها حتی در شرایط سخت و محدودیتها میتوانند آثار شگرفی از خود به جای بگذارند.
وی ادامه میدهد: رودکی با استفاده از حافظه و تخیل خود، توانست شگفتانگیزترین تصاویری از جهان پیرامونش را در اشعار خود بیاورد. این امر نشان میدهد که شعر میتواند نه تنها به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان وسیلهای برای انتقال دیدگاههای فردی و اجتماعی نیز عمل کند. در شعرهای رودکی، ما به وضوح شاهد کاربرد تصاویر ذهنی هستیم که از دنیای واقعی و حتی جهان خیال و ذهن او برخاستهاند.
رئیس گروه انسانشناسی دانشگاه تهران اظهار میکند: نابینایی رودکی در واقع به نوعی فرصتی برای او فراهم کرد تا از دیگر حواس خود بهره بیشتری ببرد و دنیای داخلی و ذهنی خود را با دقت بیشتری به تصویر بکشد. این موضوع نه تنها در شعرهای رودکی، بلکه در آثار بسیاری از شاعران بزرگ دیگر نیز مشاهده میشود. برای نمونه، بسیاری از هنرمندان بزرگ تاریخ، در مواجهه با مشکلات و محدودیتها، توانستهاند آثار بینظیری خلق کنند.
وی ادامه میدهد: رودکی همچنین با زبان ساده و روان خود، مفاهیم پیچیده اجتماعی، فلسفی و انسانی را به شیوهای بدیع بیان کرد. این ویژگی در دنیای امروز که شعر بیشتر به سوی پیچیدگی و سختی میرود، میتواند یک نمونه عالی از قدرت زبان ساده و تأثیر آن بر مخاطب باشد. حتی نسل امروز میتواند از این ویژگیها در نوشتن و بیان مفاهیم خود بهره ببرد.
نابینایی و توانمندیهای رودکی: الگویی برای نسلهای آینده
محمدرضا طبیبنیا، استاد ادبیات فارسی در دانشگاه شیراز، در تحلیل خود از زندگی و آثار رودکی به خبرنگار مهر میگوید: رودکی از جمله شاعران بزرگ تاریخ است که به رغم نابینایی، توانست به واسطه حافظه و استعدادهای ذاتی خود، آثار برجستهای از خود به جا بگذارد. این موضوع برای نسل امروز به ویژه جوانانی که در تلاشند تا با چالشهای مختلف زندگی کنار بیایند، میتواند الهامبخش باشد.
وی ادامه میدهد: نابینایی رودکی باعث شد تا او از حواس دیگر خود برای درک و تجزیه و تحلیل دنیای پیرامونش بهره گیرد. این ویژگی باعث شد تا اشعار او عمیق و پربار از معنای واقعی زندگی باشند. شاعر با دیدگاههای خاص خود، دنیای پیرامونش را از دریچه ذهن خود مینگریست و این توانایی، یکی از عوامل اصلی تأثیرگذاری شعر او در تاریخ ادب فارسی است.
این استاد ادبیات فارسی تصریح میکند: رودکی علاوه بر نابینایی، در شرایط سیاسی و اجتماعی پیچیدهای زندگی میکرد که بر آثارش تأثیر گذاشت. او توانست با استفاده از زبان ساده و تصاویر زیبا، مفاهیم پیچیدهای چون عشق، مرگ، طبیعت و فلسفه زندگی را به مردم منتقل کند. این ویژگیها نشاندهندهٔ قدرت ادبیات است که چگونه در شرایط سخت میتواند پیامهای مهم انسانی را به گوش مخاطب برساند.
وی میافزاید: به همین دلیل، رودکی همچنان در عصر حاضر نیز برای نسلهای جدید قابل احترام است. اشعار او نه تنها در تاریخ شعر فارسی، بلکه در سطح جهانی، به عنوان آثار برجستهای در ادبیات جهانی شناخته میشود. بازخوانی و تحلیل آثار او میتواند به نسل جدید کمک کند تا درک عمیقتری از شعر و ادبیات فارسی پیدا کنند و از تجربیات او در زندگی شخصی و اجتماعی خود بهرهبرداری کنند.
شاعر و زبان ساده رودکی؛ پلی به دنیای امروز
فاطمه سعادت، شاعر و نویسنده معاصر، در خصوص تأثیر اشعار رودکی بر نسل امروز به خبرنگار مهر میگوید: شعرهای رودکی در عین سادگی، پیامهای عمیقی از عشق، زندگی و فلسفه را منتقل میکند. او با زبان ساده، توانست مفاهیم پیچیدهای را به مخاطب خود منتقل کند و این ویژگی در دنیای امروز که زبانها و سبکهای مختلفی از شعر وجود دارند، هنوز هم بسیار جذاب است.
وی میافزاید: در دنیای امروز، جایی که شاعران بسیاری در تلاشند تا شعر را پیچیده و مفهومیتر کنند، بازگشت به شعر رودکی میتواند به ما یادآوری کند که سادگی در شعر، نه تنها از زیبایی آن نمیکاهد بلکه پیام را به قلب مخاطب سریعتر و عمیقتر منتقل میکند. در واقع، رودکی با کمترین کلمات، بیشترین معنا را ارائه میدهد.
این شاعر معاصر تصریح میکند: یکی از ویژگیهای خاص اشعار رودکی این است که در عین برخورداری از سادگی، عمیقترین مفاهیم انسانی را در خود گنجانده است. به همین دلیل، بازخوانی این اشعار برای نسل جدید که با چالشهای جدید در زندگی روبهرو هستند، میتواند الهامبخش و آموزنده باشد. در شعرهای رودکی، این آموزهها نه تنها در قالب کلمات، بلکه در درک و تفسیر ذهنی آنها نیز نمایان است.
رودکی؛ شاعری از دل محدودیتها به سوی جاودانگی
بر اساس صحبت کارشناسان میتوان این استنباط را کرد که رودکی، با وجود نابینایی، توانست از دنیای درونی خود تصاویری زیبا و مفاهیم عمیق خلق کند که همچنان در تاریخ شعر فارسی جایگاهی برجسته دارد. نابینایی او نه تنها به عنوان یک محدودیت فیزیکی شناخته نمیشود، بلکه به عنوان فرصتی برای توسعه توانمندیهای ذهنی و تخیلیاش مطرح است. این ویژگی باعث شد تا اشعار او هم از نظر معنایی و هم از نظر زیباییشناسی به آثاری ماندگار تبدیل شود که به رغم سادگی ظاهریشان، عمیقترین مفاهیم انسانی را منتقل میکنند.
اشعار رودکی در دنیای امروز همچنان مورد توجه قرار میگیرد و به نوعی به شاعران و مخاطبان یادآوری میکند که سادگی در زبان میتواند ابزاری قدرتمند برای انتقال مفاهیم پیچیده باشد. این ویژگی در کنار توانمندیهای ذاتی رودکی در بیان فلسفه زندگی، عشق و مرگ، نشان میدهد که شعر او فراتر از زمان و محدودیتهای ظاهریاش بوده و همچنان الهامبخش نسلهای جدید است. آثار رودکی نه تنها به عنوان بخشی از تاریخ ادبیات فارسی بلکه به عنوان گنجینهای از حکمتهای انسانی در سرتاسر جهان شناخته میشوند.
Source:
فیلمساز ایرانی داور ۲ جشنواره هندی شد
به گزارش خبرگزاری مهر، بهزاد رضائی نویسنده، کارگردان و مدرس بازیگری، به عنوان داور بخش مستند هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم دهلی نو (New Delhi Film Festival) و عضو دائم هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم جیپور انتخاب شد.
هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم دهلی نو که از تاریخ ۲۱ تا ۲۳ فوریه ۲۰۲۵ برابر با ۳ تا ۵ اسفند برگزار میشود، یکی از رویدادهای معتبر سینمایی آسیاست و توسط تیم برگزارکننده جشنواره بینالمللی جیپور مدیریت میشود.
جشنواره بینالمللی فیلم جیپور، یکی از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی هند است که جایگاه ویژهای در میان فیلمسازان جهان دارد و هر ساله میزبان آثاری از سینماگران مطرح بینالمللی است.
دوره هفدهم این جشنواره از ۱۷ تا ۲۱ فوریه ۲۰۲۵ برابر با ۲۹ بهمن تا ۳ اسفند برگزار میشود.
Source: ندا زنگینه
۸۰ واژه از زبان سُغدی در شعر رودکی وجود دارد
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: امروز ۴ دی روز بزرگداشت پدر شعر پارسی، ابوعبدالله رودکی است که سال ۲۴۴ قمری متولد شده است. به همین بهانه با سهیلا صلاحیمقدم پژوهشگر ادبیات فارسی و استاد دانشگاه به گفتگو نشستیم و علت اطلاق لقب پدر شعر پارسی به رودکی را جویا شدیم.
مشروح اینگفتگو در ادامه میآید؛
* خانم صلاحی مقدم، رودکی کیست؟
باید خدمت شما عرض کنم که رودکی شاعری است در قرن سوم اوایل قرن چهارم زندگی میکرده و تقریباً عمر طولانی داشته است. میگویند که نابینا بوده، به هر حال در مورد این شک و تردید هست. ولی به هر حال چون خیلی نابغه بوده، توانسته آن تشبیهات و سوالات بسیار زیبا را در شعر خودش به کار ببرد.
او در رودک سمرقند به دنیا آمد، شاعر و موسیقیدان است. الان سمرقند در تاجیکستان امروزی است. او در دوره سامانیان میزیسته. خیلی باعث تأسف است، میگویند یک میلیون شعر بیت شعر داشته که الان فقط حدوداً هزار و صد تا بیشتر برای ما باقی نمانده.
* سبک شعری رودکی چیست؟
بنابر نظر دکتر رواقی ما علاوه بر سبک باید از گونه هم صحبت کنیم، رودکی سبکش سبک خراسانی است و گونه فرارودی، چرا فرارودی؟ ببینید، فردوسی هم سبک خراسانی است رودکی هم سبک خراسانی است، اما در رودکی ما واژههای سُغدی زیادی میبینیم، به همین خاطر گونه فرارودی یا ماوراءالنهری گفته میشود. ولی در شعر فردوسی ما با سبک خراسانی مواجه هستیم و واژهها بیشتر به فارسی و زبان پهلوی ساسانی برمیگردد. البته اینها مشترکات دارند، هر دو دری هستند. ولی ویژگیهایی در هر کدام هست که اینها را یک مقداری از همدیگر دور میکند؛ و به آن میگوییم سبک و گونه خراسانی، به این میگوییم گونه فرارودی یا ماورا النهری.
* چرا به رودکی لقب پدر شعر فارسی را دادهاند؟
خوب رودکی اولین شاعری است که شعرهایش به صورت تقریباً زیاد به دست ما رسیده، یعنی هزار بیت. چون اولین شاعری است که هزار بیت از او به دست ما رسیده، بنابراین لقب پدر شعر فارسی را به رودکی دادند.
* پیش از او هم شاعرانی بودهاند؟
بله قبل از او شعر سروده شده، ولی این شعرها تک و توک به دست ما رسیده و چون تعدادشان اندک بوده نام پدر شعر فارسی به آنها داده نشده. محمد وصیف سگزی را میگویند _در تاریخ سیستان البته گفته شده_ که اولین شاعری است که در زمان یعقوب لیث صفاری به دری شعر گفت. کتاب شاعران بی دیوان از دکتر محمود مدبری بسیار منبع خوبی است برای اینکه ما را به سر منزل مقصود برساند. از جمله شاعرانی که قبل از رودکی بودند از حنظله بادغیسی میتوانیم نام ببریم، بسام کُرد، و فیروز دمشقی، و ابوشکور بلخی. اینها جزو شاعران قبل از رودکی بودند. بنابراین ما شاعر قبل از رودکی داریم، ولی خوب تعدادی اشعارشان متأسفانه گم شده و چیز زیادی به دست ما نرسیده. برای مثال ابوشکور بلخی شعرهای خیلی زیبایی دارد. مثل:
به دشمن برت استواری مباد
که دشمن درختی است بد از نهاد
درختی که تلخش بود گوهرا
اگر چرب و شیرین دهی مرورا
همان میوه تلخت آرد پدید
از او چرب و شیرین نخواهیم مزید
* اوزان اشعار آندوره متفاوت است؟ یعنی در شعر پیش از اسلام وزن با اشعار بعد از اسلام و ورود اعراب تفاوت دارد؟
این وزن که در اینجا شما ملاحظه میکنید یا در شعر خود رودکی، ما وزن خاصی رو میبینیم که بهش میگوییم وزن عروضی. مطابق با آنچه که خلیل بن احمد فراهیدی بنیانگذارش میگوید، این چگونه بوده؟ قبلش چه اتفاقی افتاده؟ چه مراحلی رو شعر فارسی طی کرده؟ مرحلهاش این است: در فارسی باستان ما اوستا را داریم و گاهان را داریم، که هجایی است وزنش. تعداد هجاها مطرح است در دوره ساسانیان و اشکانیان که درخت آسوریک سروده شده _ولی خوب اصلش به دست ما نرسیده_ بلکه آن ترجمه یا برگردانش به پهلوی ساسانی به دست ما رسیده و به هر حال دست خورده است. یعنی به صورت دقیق نیست و به دست ما نرسیده. ولی اشعاری از دوره ساسانیان به دست ما رسیده که باز هم وزن هجایی دارد.
* کتابی در اینزمینه هست؟
برای بیشتر دانستن درباره شعر پیش از اسلام _هم در زبانهای باستانی و هم در زبان پهلوی_ دکتر ابوالقاسمی کتابی دارند به نام شعر پیش از اسلام که میتوانیم به ان مراجعه بکنیم. ایشان میگوند شعر به صورت هجایی بوده در هر دو دوره، یعنی باستان و میانه دری. بعد تحت تأثیر اوزان عربی، یعنی همون بحور عربی _که در عربی ۱۶ تا و در فارسی ۱۹ تاست_ ما ایرانیها آمدیم و سه تا بهش اضافه کردیم. تحت تأثیر آنها شاعران ایرانی شروع کردند به شعر عروضی گفتن، برای مثال:
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بی نیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راز دانش را به هرگونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند
تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
میبینید وزن بحر رمل است. فاعلاتن فاعلاتن فاعلان یا فاعلن، یعنی بحر رمل مسدس مقصور یا محذوف؛ و دقیقاً الهام گرفته از اون اوزان عروضی عربی هست که بسیار زیبا هم کرده شعر را. البته ما باید بدانیم که اواخر دوره ساسانیان شاعرانی بودند که تحت تأثیر این اوزان _چون با یمن ما ارتباط داشتیم_ تحت تأثیر این اوزان و وزن عروضی شعر عربی قرار گرفتند. اگرچه میدانید خلیل بن احمد فراهیدی در سال ۱۷۱ هجری یا اواخر قرن دوم هجری قمری عروض را بنیان گذاری کرد، آن وقت در شعر جاهلی به صورت خیلی ناخودآگاه روی اوزان و کار میکردند و وزن خاصی شعرشان داشته، هجایی نبوده، خیلی منظم بوده. که بعد خلیل میاید و میگوید من بایستی که روی این کار کنم و به صورت منظم یک الگو برایش درست بکنم. که این کار را هم میکند و برای ما هم خیلی مفید میشود، یعنی برای شعر فارسی خیلی مفید میشود. البته ایرانیان تغییراتی میدهند، چیزهایی را اضافه میکنند و مواردی را کم میکنند که شعر فارسی را بسیار بسیار زیبا میکند.
* میتوانید نمونهای از وزن هجاییاش را بگویید؟
خوب برای اینکه بهتون نشون بدم که در زبان پهلوی مثلاً شعر هجایی بوده من یک نمونه را خدمتتون عرض میکنم:
نِه پَد هنر نِه پَد مردی پد افسوس / یعنی: نه با هنر نه با مردی و مردانگی با افسوس
اینجا افسوس به معنی گول زدن فریب و سخره هست. میبینید یعنی آن وزنی که ما نیاز داریم الان اینجا دیده نمیشود. این را از این نظر که چه تغییراتی کرده خدمتتان عرض کردم.
* برگردیم سراغ رودکی، موضوعات شعر او چیست؟
موضوعات شعر رودکی با همین چند بیتی که به دست ما رسیده میتوانیم بفهمیم، ما ادبیات غنایی را درش میبینیم، ادبیات تعلیمی را درش میبینیم. مثلاً بیوفایی دنیا و غنیمت شمردن فرصت را در ان میبینیم، مفاخره میبینیم. مثلاً ان شعر بوی جوی مولیانش که خیلی زیباست و از قصاید بسیار معروفش است را برای بازگشت امیر نصر دوم سامانی _نصر بن احمد_ سروده، که خیلی توی هرات مانده بوده و اطرافیان خسته شده بودند، رودکی این شعر را میسراید که دیگر میدانید، باعث میشود که به سرعت نصر ابن احمد از هرات به بخارا برگردد.
* یعنی تاثیرگذاریش خیلی زیاد است، از نظر واژگان چهطور؟
شعر رودکی از لحاظ واژگان بسیار بسیار برای ما مهم است، و از لحاظ ادبیات تعلیمیش هم خیلی مهم است. مثلاً قصیده مادر می اش جزو قصاید بسیار شیوای ادبیات فارسی است.
* اگر رودکی در ادبیات ما وجود نداشت چهچیزی نداشتیم؟
خوب هر کدام از اینها یک مهره بسیار مهم هستند. ببینید، من الان افسوس میخورم که بخش زیادی از تاریخ بیهقی گم شده. من افسوس میخورم که دیوان شعر ناصر خسرو به زبان عربی گم شده. اینها همه افسوس دارد، خیلی خوشحالم که شاهنامه فردوسی قسمت اعظمش به دست ما رسیده، چقدر خوب است. میدانید که فردوسی شعرهای دیگر هم سروده و این شعرها گم شده. واقعاً جای تأسف است، دکتر محمود مدبری در آن قسمت شاعران بی دیوان اسم فردوسی را هم آورده. ببینید چقدر دردناک است.
بنابراین هر کدام از این شاعران، هر کدام از اینها نباشند واقعاً ضایعه ایجاد میکند. خیلی خوشحالیم که رودکی هست، خیلی خوشحالیم که در هزار بیتش اقلاً از آن یک میلیون شعر بیت باقی مانده. ای کاش همه اش باقی میماند. ببینید، الان ۸۰ تا واژه سُغدی از این هزار بیت او برای ما مانده است. اگر آن تعداد زیاد باقی مانده بود ببین چه غوغایی میشد و چقدر میتونست غنا ببخشد به ادبیات و فرهنگ ایران زمین.
Source: طاهره تهرانی
جشن میلاد کوثر در تربت جام برگزار شد
به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت سالروز میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س)، ظهر سه شنبه جشن باشکوهی با حضور پرشور بانوان و مسئولان در هیئت رزمندگان اسلام تربت جام برگزار شد.
این جشن با هدف پاسداشت مقام و جایگاه دُخت نبی مکرم اسلام (ص)، تجلیل از نقش مادران و زنان جامعه اسلامی به ویژه گسترش فرهنگ و سیره فاطمی در تربتجام با اجرای برنامههای متنوع فرهنگی، هنری همراه بود و لحظات شاد و خاطرهانگیزی را برای دوستداران اهل بیت (ع) به ارمغان آورد.
گفتنی است؛ اجرای سرود، مولودیخوانی، پرده خوانی عروس آفرینش، بوسه بر دستان مادران توسط دختران، تقدیر از بانوان نمونه تربت جامی از ویژه برنامههای این جشن فرخنده بود.
Source:
تا هست یادت بر کرسی دلمان خواهد ماند!
به گزارش خبرگزاری مهر، ژاله علو، هنرمند باسابقه تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون دوشنبه سوم دی ماه در سن ۹۷ سالگی درگذشت. در پی این اتفاق رویدادها و نهادهای فرهنگی – هنری ازجمله جشنواره فیلم و تئاتر فجر، سازمان بسیج هنرمندان کشور و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی پیام تسلیت منتشر کردند.
پیام تسلیت جشنواره فیلم فجر
در متن پیام تسلیت ستاد جشنواره فیلم فجر آمده است: «سینمای ایران چهرهای مانا، هنرمندی پیشرو و بانویی سزاوار احترام در هنر دوبله، سینما و تئاتر را از دست داد. بانویی هنرمند که در نزدیک به ۹ دهه فعالیت گرانقدر خود در عرصههای گوناگون، همواره نامی بلند بر تارک هنر ایران زمین بوده است.
جشنواره فیلم فجر ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این بانوی هنرمند و فقید، درگذشت این چهره ماندگار را به خانواده بزرگ سینمای ایران تسلیت و برای بازماندگان آن مرحومه صبر جزیل و برای ایشان علو درجات الهی را آرزومند است.»
پیام تسلیت تئاتر فجر
دبیر چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در پیامی درگذشت ژاله علو هنرمند کشور را تسلیت گفت.
متن این پیام بدین شرح است: «به نام خدا
بزرگ بانوی هنر ایران برای همیشه ما را تنها گذاشت.
حالا دیگر با صدایش زندهایم، با مرور آثار ماندگارش، صدایی که سالهاست روشنای تماشاخانههاست، شیدایی نمایش پیشگان به نفس و اذن و مطلع او جان میگرفت و هنوز میگیرد.
ژاله علو تنها یک نام نیست، مسلک است، دیوان جامع تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون ایران زمین است.
آرام بود، بیشتاب، با تو که حرف میزد میخواستی ساعتها برایت بگوید، حرفهایش رسوب میشد در دل، نقشهایش حک میشد در ذهن، هر اثرش درس بود و مشق و منش.
گنجینهای بود بانو و حالا موزهای برای بازخوانی هنر نمایش.
تقدیر بر این بود که در قاب اختتام جشنواره فجر امسال بنشیند تا در کنار شرکت کنندگان، چه باید کرد، برگ است و نسیم و پاییز و عمر، میآید و میبرد و ما میمانیم و حسرتها و یادها.
ما میمانیم و صدایی که حالا هر شب ساز میزند برای اشکهای دلتنگیمان.
بانوی مهربان
مادر مهربان
ژاله علو بزرگ
تا هست یادت بر کرسی دلمان خواهد ماند.»
پیام تسلیت سازمان بسیج هنرمندان کشور
سازمان بسیج هنرمندان کشور نیز در پی درگذشت بانو ژاله علو پیام تسلیت صادر کرد. در متن این پیام آمده است: «به نام خداوند رحمان
اِنَّا لِلَّه وَ اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون
ژاله علو؛ گویندهی خوش صدا و خالق نقشهای پر مهر مادرانه در آثار ماندگاری همچون؛ مختارنامه، روزی روزگاری، شیخ بهایی و امیرکبیر از کودکی با شعر و ادبیات آشنا بود و وجودش سرشار از عشق به فرهنگ و هنر ایرانی بود.
به گفتهی خودش، مرگ را نه از جنس درد و ترس، که پروازی باشکوه میدانست.
وی تلاش کرد تا با عشق و صمیمیت، زیباترین نقشها را به اجرا گذاشته و بدینسان محبت مردم را به خود جلب کرد و چون سخن از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
اکنون در روزهایی که به نام و یاد مادر است، این بانوی هنرمند پرتلاش و پرآوازه، در جوار رحمت الهی آرام گرفته است.
خدایش بیامرزد.»
پیام تسلیت مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی نیز در پیامی کوتاه درگذشت این هنرمند را تسلیت گفت.
Source: ندا زنگینه
قصههای قهرمانان ملی باید نگارش شود
به گزارش خبرنگار مهر، رضا ابراهیمی عصر سه شنبه در آئین اختتامیه مرحله استانی بیست و ششمین جشنوارهی بین المللی قصه گویی ظرفیت قصه گویی را بسیار وسیع و مهم عنوان کرد، و افزود: قصه گویی به عنوان یکی از هنرهای کهن و ریشه دار ایرانی است و ظرفیتی وسیع و بزرگ برای انتقال مفاهیم تربیتی فراهممی کند.
وی ادامه داد: قصه گویی ظرفیتی بزرگ است که میتوان با استفاده از آن به معرفی شخصیتها و قهرمانان بزرگ پرداخت.
معاون سیاسی، اجتماعی استاندار آذربایجان غربی جهاد تبیین را یکی دیگر از موضوعات مهم برشمرد که میتوان با استفاده از قصه گویی آن را به کودک و نوجوان انتقال داد.
ابراهیمی همچنین با تمجید از قصههای بخش قهرمانان و مقاومت، مسئلهی فلسطین و مقاومت و مبارزه با رژیم صهیونیستی و هم پیمانانش را یکی دیگر از مفاهیمی عنوان کرد که با استفاده از زبان قصه میتوان به آن پرداخت.
معاون سیاسی اجتماعی استاندار آذربایجان غربی در پایان ضمن تقدیر و تشکر از تمام برگزار کنندگان این رویداد فرهنگی و هنری برای تمام قصه گویان آرزوی موفقیت کرد.
Source: