دختری که سرپرستی یک روستا را به عهده گرفت
به گزارش خبرنگار مهر، ام البنین نظام اسلامی متولد سال ۱۳۵۹ و دارای مدرک کارشناسی روانشناسی است و به عنوان مدیر عامل تعاونی زنان ولایت روستای سراب گاماسیاب نهاوند همدان فعالیت میکند.
وی پس از سکته پدرش و درگذشت او سرپرست خانواده شد و مشکلات زندگی را بر دوش گرفت و به ناچار باید کار میکرد. تنها چیزی که داشت خانهای بود که هم اکنون هم در آن زندگی میکند. یک طبقه از خانه خالی بود بنابراین مجوز آموزشگاه خیاطی از فنی حرفهای گرفت و وارد کار شد.
خواهرش هم مسلط به رایانه بود و تدریس هم میکرد. در روستای آنها متقاضی آموزش رایانه زیاد بود وارد هر حوزه کاری که میشدند تقاضای اهالی روستا برای آوردن رشتههای جدید افزایش مییافت. خانم نظام اسلامی خودش سختیهای زیادی برای رفت و آمد و آموزش چیزهای جدید کشیده بود و خیلی دوست داشت به دیگران هم کمک کند تا در کنار خانوادههایشان و با حداقل مشکل چیزی یاد بگیرند.
از همان ابتدا و شروع کار این حدیث پیامبر در ذهنش بود که «به دنبال کاری بروید که خیری به خودتان و خیری به دیگران برسد». او از همین جا شروع کرد و توانست کم کم تک تک اعضای خانواده را به خود وصل کند. هر کدام با توانایی خودشان وارد کار شدند.
مثلاً مادرش پرورش مرغهای تزئینی دارد. شوهر خواهر و عروسهایشان هم یکی یکی وصل شدند و با استفاده از تواناییهایی که داشتند فعالیتهایی را آغاز کردند. او از خدا خواسته بود که در رواج این فعالیتها در روستا به کمکش کند تا هر کس بتواند از تواناییهای خودش در این مسیر بهره بگیرد. در حال حاضر در روستای آنها تقریباً همه افراد پای کار آمده اند مگر افرادی که خودشان علاقهای به کار ندارند
یکی از رشتههایی که آموزش میدادند قالیبافی بود که به صورت کارگاهی آموزش آن را آغاز کردند. به آموزش دیدگان مدرک فنی حرفهای هم میدهند و اگر افراد علاقهمند باشند در همین کارگاه مشغول به کار میشوند.
یکی از مشکلات روستا این بود که محصولاتی که در خانه و محیط روستا در تابستان تولید میشد فروش نداشت. آنها شرکت تعاونی را برای عرضه محصولات ارگانیک راه اندازی کردند. برای محصولات بازاریابی میکردند و آنها را میفروختند. از سال ۱۳۹۷ محیط را بهداشتی کردند و با اخذ تاییدیه بهداشت محصولاتی مانند خیارشور ترشی، شیره انگور شیره سیب سرکه انگور سرکه سیب و…. تولید میکنند. از طریق شرکت تعاونی نشا گیاهان دارویی را به منطقه میآورند و در منطقه کشت میکردند، زعفران زرشک و گل محمدی برخی از این گیاهان بودند. گیاهان دارویی را هم کاشته و عرق آنها را استخراج و به فروش میرساندند.
وامهایی که اهالی روستا از بانک میخواستند نیازمند ضمانت نامههای سنگین بود. به همین دلیل با پیشنهاد راه اندازی صندوق موافقت کردند تا بلکه مشکل حداقل ده نفر از اهالی روستا حل شود. از هر نفر برای عضویت بیست هزار تومان دریافت کرده که البته بعداً به پنجاه هزار تومان افزایش یافت. سال گذشته هر ماه بیست میلیون تومان وام پرداخت میکردند.
کمیته امداد هم گفت که اگر مبالغی که در صندوق دارید را به صندوق امداد ولایت منتقل کنید همان مبلغ را اضافه میکنیم و مبلغ شما دو برابر میشود. از این رو تاکنون به دویست نفر از این طریق وام پرداخت شده است. تفاهم نامهای هم با بانک قرض الحسنه مهر ایران امضا کردند که هر فردی که معرفی نامه از صندوق روستا ارائه کند و سپرده گذاری کند، بعد از یک ماه دو برابر سپردهاش وام با کارمزد سه درصد و بازپرداخت سه ساله دریافت کند. سقف این وام هم صد میلیون تومان است. یعنی پنجاه میلیون سپرده میگذارند و صد میلیون وام میگیرند.
اگر کسی واقعاً قصد خدمت به مردم را داشته باشد مردم او را دوست خواهند داشت و به سمت او جذب میشوند. مردم اگر محبت و صداقت ببینند اعتماد میکنند
همزمان با تأسیس صندوق قرضالحسنه در همان جلسه به خانمها پیشنهاد اجرای طرحی به نام سه شنبههای مهدوی را ارائه کردند. بنابراین هر سه شنبه حتی به یک خانواده در حد توان کمک میکنند. بعدها از طرف کمیته امداد به آنها پیشنهاد همکاری داده شد و مرکز نیکوکاری آنها سال گذشته رسماً آغاز به کار کرد.
خانم نظام اسلامی معتقد است خدا عنایت داشته که این طرح در روستا شکل گرفت. اگر کسی واقعاً قصد خدمت به مردم را داشته باشد مردم او را دوست خواهند داشت و به سمت او جذب میشوند. مردم اگر محبت و صداقت ببینند اعتماد میکنند. مگر مردم از ما چه میخواهند جز محبت؟
Source: مینا یاری