رفع فیلترینگ؛ کارشناسان چه می گویند؟
خبرگزاری مهر، گروه استانها: واتساپ و گوگلپلی رفع فیلتر شد، اما این همه ماجرای جلسه روز سهشنبه شورای عالی فضای مجازی نیست.
حجت الاسلام محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و عضو حقوقی شورای عالی فضای مجازی گفته است که در جلسه اخیر این شورا مصوبهای ۳۲ بندی تصویب شده است.
پیگیریهای خبرنگار مهر نشان میدهد، که در مصوبه شورای عالی فضای مجازی برای رفع فیلترینگ ۱۰ سیاست و ۳۰ گام اجرایی در نظر گرفته شده است و اجرای این سیاستها ۱۴ ماه طول میکشد و هر پلتفرمی، آن ۱۰ سیاست را بپذیرد، رفع فیلتر میشود.
مسعود پزشکیان رئیسجمهوری نیز گفت: رفع فیلترینگ بهتدریج شامل سایر سکوها نیز خواهد شد.
بنا بر گزارشها این رفع گام به گام فیلترینگ موج جدیدی از رضایتمندی مردمی را در استان تهران در هفتههای اخیر در پی داشته است، اما کارشناسان و صاحبنظران ارتباطات در این خصوص چه میگویند و نظر آنها چیست.
تاکید بر حکمرانی قانونمند در فضای مجازی
یک استاد فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه متأسفانه فیلترینگ موقعیتی برای برخی افراد ایجاد کرده تا به فروش فیلترشکن و کسب درآمد بپردازند، اظهار کرد: قطعاً فروش فیلترشکن بدون برخی رانتها و ارتباطات امکان پذیر نیست.
غلامحسین بازیاری سبک فعلی فیلترینگ در کشور را مغایر با اصول و موازین جمهوری اسلامی در خصوص احترام به مردم و جمهوریت دانست و گفت: این سبک فیلترینگ روش درستی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نیست.
وی با تاکید بر اینکه به طور کلی فضای مجازی نباید یله و رها باشد، گفت: باید با مدیران شبکههای خارجی رایزنی شود، تا با توجه به قوانین جامعه ما فعالیت کنند.
این استاد دانشگاه با بیان این که حکمرانی قانونمند در فضای مجازی میتواند جلوی برهم زدن امنیت روانی جامعه را بگیرد، گفت: ایران هم باید مانند کشورهای دیگر به آن سمت برود، که با تقویت سکوهای داخلی و کنترل موازی سکوهای خارجی سعی حکمرانی قانونمند داشته باشد و فیلترینگ به هیچ وجه مناسب نیست.
وی گفت: در حالت فعلی به نظر میرسد، عدهای جریان سیاسی راه انداخته اند، تا منفعت ببرند، این روش صحیح نیست، بلکه باید با فرهنگ سازی در مدارس و دانشگاهها در راستای افزایش بصیرت دانشجویان فعالیت کرد و در عین حال به تقویت شبکههای اجتماعی داخلی نیز پرداخت.
وجاهت عمومی فیلترینگ فعلی از بین رفته است
یک کارشناس حقوقی نیز یکی از مؤلفههای مهم حکمرانی را رجوع به رأی و نظر مردم دانست و به خبرنگار مهر گفت: اگر به رأی و نظر مردم بی توجه باشیم، قطعاً متضرر خواهیم شد و اصول اصلی و اساسی حکمرانی از دست خواهد رفت.
محمدرضا کمیزی اضافه کرد: وقتی فرزندان برای والدین فیلترشکن نصب میکنند و بسیاری از خانوادهها به طور خانوادگی فیلترشکن خریده و مصرف میکنند، یعنی وجاهت عمومی فیلترینگ از بین رفته و یک ناهنجار به هنجار تبدیل شده و این که عملاً کودکان، جوانان و نوجوانان ما از این سنین دور زدن قانون را تمرین میکنند و این شرایط را ما برایشان فراهم کردیم، پسندیده نیست.
این وکیل دادگستری با طرح این سوال که «این که طبق آمار رسمی بیش از ۸۰ درصد کاربران از فیلترشکن استفاده میکنند، چه معنایی دارد؟» گفت: در حقیقت با نصب فیلترشکن و وی پی ان، امنیت کاربران و دادههای آنها را به خطر انداخته ایم و بسیاری از حملات سایبری یا دسترسیهای غیرمجاز به گوشیهای کاربران از طریق همین وی پی ان ها است و این ها آسیبهایی است، که با فیلترینگ با روش منسوخ فعلی به مردم وارد میکنیم.
به نظر میرسد، اگر مصوبه شورای عالی فضای مجازی به طور دقیق اجرا شود و دولت به شعار «شفافیت» به عنوان یکی از مهمترین موارد جلب اعتماد عمومی پایبند باشد و نگرانیها و تصمیمات در خصوص فضای مجازی را به طور دقیق به مردم اطلاع دهد، بسیاری از مشکلات در این حوزه حل خواهد شد.
Source:
درمان «قسطی» با چک و سفته!
به گزارش خبرنگار مهر، این روزها که اغلب مشاغل و کاسبها برای فرار از هزینهها، به فروش قسطی با انواع پیشنهادهای ویژه روی آورده اند؛ فعالان حوزه سلامت در بخش خصوصی هم تصمیم گرفته اند از این رویه تبعیت کنند تا شاید دچار ورشکستگی نشوند.
البته ناگفته نماند، خدمات درمانی که برخی کلینیکها به صورت قسطی و با چک و سفته ارائه میدهند، شامل بیماریهای سخت نیست و بیشتر متوجه عارضههایی است که خطر زیادی برای سلامت فرد ندارد. هرچند که همین بیماریها هم اگر ماندگار شوند، میتوانند خطرناک و حتی باعث مرگ زودرس شوند. نمونه مهم این بیماریها که فکر میکنیم چندان مهم نیست و میتوانیم با آن کنار بیاییم، خرابی دندانها است.
خرابی دندانها به مرور زمان با عفونت لثهها و در نهایت با بروز بیماریهای قلبی و…، همراه میشود و اینگونه نیست که بتوانیم برای همیشه با دندانهای خراب زندگی کنیم.
در شرایط کنونی که بیشترین پرداختی هزینههای سلامت از جیب مردم بابت خدمات دندانپزشکی است، در نتیجه شاهد عدم رغبت اکثریت جامعه به استفاده از خدمات دندانپزشکی است. در این بین، کلینیکهای دندانپزشکی ترجیح داده اند که خدمات خود را به شکل اقساطی در اختیار مردم قرار دهند.
با نگاهی به تبلیغات خدمات دندانپزشکی در رسانهها و شبکههای اجتماعی، متوجه حجم زیادی از خدمات دندانپزشکی با شرایط اقساط میشویم که میتواند قابل توجه باشد.
در همین حال، علاوه بر خدمات دندانپزشکی که بازار داغ قسطی را به خود اختصاص داده است، دیگر خدمات پزشکی مثل جراحیهای زیبایی، چشم و…، نیز با شرایط اقساط کار میکنند.
نکته قابل توجه در خدمات درمانی قسطی، ضمانت پرداخت به شکل چک و سفته و حتی کارت ملی افراد است که نشان میدهد؛ شرایط اقتصاد درمان در کشور، مطلوب نیست.
از نگاه جامعه شناسی و علم اقتصاد، قرار گرفتن جامعه در چنین شرایطی میتواند از جنبههای مختلف مورد تحلیل و ارزیابی قرار بگیرد. به طوری که میتواند نشانههایی از تضعیف بنیانهای اقتصادی جامعه باشد که هم خدمات دهنده و هم خدمات گیرنده را مجاب میکند وارد چنین شرایطی شوند که سلامت خود را به صورت قسطی تأمین کنند. در حالی که جنبه اجتماعی چنین شرایطی، به مراتب نگران کننده تر از مشکلات اقتصادی است.
یکی از رایجترین مفاهیم سنجش حفاظت از افراد در برابر خطرات مالی، شاخص مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت است. بنا به تعریف سازمان جهانی بهداشت، اگر مجموع پرداختهای مستقیم از جیب خانوار برای سلامت برابر یا بیش از ۴۰ درصد از ظرفیت پرداخت آن خانوار باشد، مخارج کمرشکن سلامت رخ داده است.
بررسیها نشان میدهد که در شرایط کنونی، بیش از ۵۰ درصد هزینههای سلامت از جیب مردم و بیماران پرداخت میشود و در این بین، خدمات دندانپزشکی با بیش از ۹۰ درصد، بالاترین رتبه را دارد.
پوسیدگی دندان از نظر خیلی از مردم، یک مشکل ساده است اما باید دانست که این موضوعِ به ظاهر ناچیز میتواند تأثیرات منفی بر سلامت دیگر اعضای بدن داشته باشد. پوسیدگی دندان ممکن است به عفونت دندان منجر شود. عفونت در دندان میتواند باعث تشکیل ترشحات عفونی و التهاب در محل پوسیدگی شود. این عفونت میتواند از ریشه دندان به سایر بافتها و عمقاً به فک و سایر ساختارهای صورت گسترش یابد.
عفونت سیستمی، یکی دیگر از عوارض پوسیدگی دندان است. عفونت دندان و لثه میتواند باعث ورود باکتریها به جریان خون شود و عفونت سیستمیک را ایجاد کند. این مساله باعث افزایش خطر ابتلاء به بیماریهایی مانند عفونتهای قلبی و عفونتهای مفصلی میشود و احتمال آسیب دیدن اعضای داخلی بدن مانند کلیهها و کبد را هم افزایش میدهد.
شاید امروز، صحبت از درمان رایگان یک بحث بیهوده باشد، اما باید این واقعیت را پذیرفت که هر روز از سطح خدمات درمانی رایگان و تحت پوشش بیمهها، کاسته میشود و در مقابل، پرداختی از جیب مردم افزایش مییابد که در نتیجه آن، شاهد قسطی شدن خدمات سلامت هستیم.
Source: حبیب احسنی پور
نقش تاریخی علامه مصباح یزدی
خبرگزاری مهر _ گروه سیاست: علی خضریان نماینده مردم عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نماینده حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس به مناسبت ۱۲ دی سالگرد رحلت آیت الله مصباح یزدی درباره نقش تاریخی وی یادداشتی را نگاشته و در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است که به شرح زیر است:
بیش از یک قرن است که جامعه ایران، دستخوش سلسلهای از تنشهایی است که بر اثر حضور تحمیلی تجدد غربی، شکل گرفتهاند؛ به طوری که از اواسط دوره قاجار به اینسو، این مسئله بهتدریج آغاز شد و هرچه جلوتر آمدیم، صورت جدیتر و بنیادیتری به خود گرفت تا آنجا که در ماجرای مشروطیت، به اوج خود رسید و موجب شد که پرچمدار روشنگری تعارض و ناسازگاری ماهیت تجدد غربی با سنت دینی به دار کشیده شود. پس از این بود که تجدد آمرانه، شتابان و وحشی بهدست رضاخان پهلوی، پدید آمد و کوشیدند تمام ساختارها و بنیانهای فرهنگ بومی و دینی ایران را ویران و تجدد غربی را جایگزین آنها کنند. به این ترتیب، جامعه ایران برخلاف گذشته خود، در مسیر و مدار متفاوتی فرو غلتید و آرامآرام به دنباله تجدد غربی تبدیل شد.
در چنین زمانهای که تلاش برای بیهویتی فکری و عملی ایرانیان به اوج خود رسیده بود، انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) با اندیشه مقاومت برای خروج از زیر سایه تاریک بلوک غرب و شرق به پیروزی رسید؛ انقلابی که به دلیل تأکید بر هویتهای دینی و ملی و شعارهای آزادیخواهی و استقلال طلبی که در ابعاد ملی و جهانی سر داده بود، ضمن اینکه با سیاست خارجی «بدیم بره» دوره قجری و فرهنگ و هنر «مروج ولنگاری» دوره پهلوی در ستیز بود و همزمان با تأسیس و تشکیل ساختارهای خود برای اداره روزمره جامعه، نیازمند طرحواره نظام تفکر دینی و تأسیس فقه دولت اسلامی بود و البته به دلیل ماهیتی که داشت از همان ابتدای پیروزی در مقابل قدرتهای جهانی غرب و شرق ایستاد و سرآغاز یک «نزاع بزرگ تاریخی» شد. انقلاب اسلامی ایران توانست یکی از عالیترین نمونههای تقابل و تضاد با جریان سلطه را بر اساس مکتب مقاومت شکل دهد و معادله جدیدی پدید آورد. در یک سوی این میدان، مردمی قرار دارند که بر اثر هدایتهای امام خمینی (ره)، به خویشتن ایمانیشان بازگشتند و خود را از سایه تاریک غرب، خارج کردند و در سوی دیگر، پس از فروپاشی بلوک شرق، غربی قرار دارد که درپی جهانیسازی خویش است و میخواهد بساط سلطه استکباری خود را در عالم بگستراند.
در چنین فضایی است که هرقدر از تاریخ قدسی انقلاب میگذرد، محور مقاومت در منطقه غرب آسیا و اقصی نقاط جهان برای ایستادگی خود نیازمند دلیل است و دلیل از اندیشه و فکر برمیخیزد. لذا در طول این سالها انقلاب اسلامی باید عقلانیت متمایز خویش را عرضه میکرد تا از استیلای تاریخ تجدد بیرون آید.
واقعیت این است که در طول دهههای پس از انقلاب، کسی که بیش از دیگران کوشید که چنین عقلانیتی را درون نخبگان جامعه تولید کند، علامه مصباح یزدی بود. مطالعات و معارف او، حامل چنین جهتگیریای هستند؛ او همواره تلاش میکرد که خویشتن معرفتی متناسب با عالم قدسی انقلاب اسلامی را بپروراند و جامعه ایران را از لحاظ فکری و معرفتی، از سیطره ایدئولوژیهای تجددی خارج کند.
کاری که علامه مصباح یزدی در دهههای گذشته انجام داد، فراهمآوردن چنین امکانی برای ایدئولوژی مقاومت بود؛ چرا که ایدئولوژی مقاومت باید بر استدلال تکیه داشته باشد و از برهان بنوشد؛ در غیر این صورت، هرگونه تحرکات فراملی و منطقهای صرفاً در چارچوب عملگرایی سیاسی، توجیه میشود و فقدان مبانی فکری و معرفتی موجب عدم مقاومت و در نهایت سقوط در مقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای خواهد شد و این حقیقتی است که شهید سیدحسن نصرالله رضوان الله تعالی علیه، دبیرکل مجاهد حزبالله لبنان در وصف علامه مصباح یزدی بیان میکند: «همانا ایشان در تاریکی و ظلمات افکار، برای ما مصباح و صبح نورافشان و در گرما و خشکی دلها، باران ریزان بود.» و ایشان به صراحت در پیامی که در سومین سالروز درگذشت علامه مصباح صادر میکند، بر این نکته تأکید دارد: «مقاومت اسلامی در لبنان مورد توجه، درخواست، دعا و آرزوهایشان بود؛ چراکه ایشان درک کرده بودند که مقاومت تنها گزینه برای پایداری امت و دستیابی آن به عزت و آزادی مقدساتش است.»
لذا به جرأت میتوان گفت علامه مصباح یزدی همواره تلاش میکرد تا خویشتن معرفتی متناسب با عالم قدسی انقلاب اسلامی را بپروراند و جامعه ایران را از لحاظ فکری و معرفتی، از سیطره ایدئولوژیهای تجددی خارج کند و عقلانیت انقلابی از مسیر مقاومت را بهعنوان یک جایگزین و بدیل تاریخی مطرح سازد. خوشا به حال او که در طول دوران حیات پر برکتش اینچنین بود تا امروز شاهد درخت پربار مقاومت باشیم که هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش میدهد و این سایهسار با شکوه که ما از آن بهره میبریم و به آن تکیه میکنیم، باقی خواهد ماند. انشاءالله.
Source:
دولت باید به فکر مردم باشد
به گزارش خبرنگار مهر، سید مرتضی محمودی در جلسه علنی امروز (چهارشنبه ۱۲ دی ماه) مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی، گفت: یوم الله ۹ دی، همچنین سالروز شهادت سردار عزیز شهید حاج قاسم سلیمانی، سالروز رحلت علامه مصباح یزدی این عالم جلیل القدر و سالروز شهادت شهید کاظمی آشتیانی را گرامی میدارم و سال نو میلادی را به همه مسیحیان کشور و به ویژه همکاران مسیحی در مجلس تبریک عرض میکنم.
وی ادامه داد: در طلیعه ماه رجب و میلاد امام باقر (ع) هستیم، سه ماه خودسازی را پیش روی خودمان داریم. امیدوارم که در رشد شخصیتی خودمان و رشد انسانی، اخلاقی و رفتاری از برکات این ماه و این ایام پیش رو بهترین بهره را ببریم که نیاز امروز جامعه است که مسئولینی در تراز انقلاب داشته باشیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه، تصریح کرد: ما نماینده رئیس جمهور محترم نیستیم، ما نماینده رئیس محترم مجلس و نماینده هیچ نهاد حاکمیتی نیستیم. ما فقط نماینده مردم و مدافع حق مردم هستیم و با کسی هم تعارف نداریم و لازم باشد در تریبون مجلس، رسانه، فضای مجازی و در دیدارها و گفتگوها از حق مردم دفاع میکنیم و هر جایگاهی را در این کشور که کار اجرایی را بر عهده دارد و با مردم به عنوان پاسخگو باید روبرو باشد، اگر در نقطه ضعف ببینیم به او تذکر میدهیم.
وی گفت: ما در اینجا حق نداریم نمایندهای را به دلیل اظهار نظر مؤاخذه کنیم. ما حق نداریم با استفاده از ظرفیتهای مجلس و فضای مجلس کاری کنیم که خدای نکرده شأن نمایندگی زیر سوال برود.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطر نشان کرد: عزیزان دولت! به فکر مردم باشید، مردم در فشار هستند. کشور ما پر از ظرفیت است و تا دیر نشده و مجلس اقدام قانونی نکرده، مشکلات را حل کنید.
Source: زهرا علیدادی
هشدار دستجردی درباره آینده جمعیتی کشور
به گزارش خبرگزاری مهر، مرضیه وحید دستجردی، در دومین کنگره کشوری چالشهای بالینی زایمان با تاکید بر اهمیت وضعیت سلامت مادران و نوزادان، به نقش حیاتی متخصصین زنان و زایمان در کاهش مرگ و میر مادران و نوزادان اشاره کرد و خواستار حمایت بیشتر از این گروه پزشکی شد.
وی همچنین به چالشهای کاهش رشد جمعیت و سالمندی سریع کشور پرداخت و از همه مسئولین خواست تا برای حل این معضل همکاری کنند.
دبیر ستاد ملی جمعیت کشور با تشکر از دکتر کاظمی و انجمن متخصصین زنان و زایمان، از آنها به خاطر پیگیریهای مستمر در رفع مشکلات زنان و مادران باردار تقدیر کرد. او با اشاره به دستاوردهای چشمگیر کشور در کاهش مرگ و میر مادران باردار، اظهار داشت: قبلاً نرخ مرگ و میر مادران باردار در کشور حدود ۲۴۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر بود، اما در حال حاضر این رقم به ۱۹ تا ۲۱ نفر کاهش یافته است که این کاهش بینظیر در دنیا محسوب میشود. کشور ما در کاهش مرگ و میر مادران باردار دومین کشور پیشرو در جهان است.
وحید دستجردی به بحران جمعیتی کشور اشاره کرد و افزود: جمعیت کشور ما در حال پیر شدن است و اگر این روند ادامه یابد، در سال ۱۴۳۰، ۳۳ درصد از جمعیت کشور سالمند خواهند شد. امروز ۱۰ درصد جامعه ما سالمندند، اما تا ۴۰ سال آینده این میزان به سه برابر خواهد رسید که چالشهای اجتماعی و اقتصادی زیادی را به دنبال خواهد داشت.
وی افزود: اگر روند کاهش جمعیت ادامه پیدا کند، کشور ما در سال ۲۱۰۰ دیگر به عنوان یک کشور بزرگ شناخته نخواهد شد. در حال حاضر، متوسط سن جامعه ما از ۲۲ سال به ۳۲ سال افزایش یافته و این نشان دهنده سرعت بالای روند سالمندی است.
دبیر ستاد ملی جمعیت کشور همچنین از مسئولین خواست تا به مشکلات متخصصین زنان و زایمان توجه بیشتری داشته باشند و برای رفع موانع و مشکلات آنها اقدام کنند و بر ضرورت ایجاد انگیزه در میان پزشکان جوان برای ماندن در این حرفه و مقابله با مسئله مهاجرت تاکید کرد و گفت: پزشکان جوان نباید درگیر مشکلات مالی و اداری باشند. زیرا این وضعیت منجر به مهاجرت آنها میشود و از دست دادن این نیروی انسانی کارآمد به معنای از دست دادن جمعیت بالقوه است.
وحید دستجردی همچنین افزود: کاهش نرخ رشد جمعیت یک مسئله چندعاملی است که نیازمند توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی است و باید از افرادی که در این رشته سخت مشغول به فعالیت هستند، قدردانی شود.
وی از تمام مسئولین کشور خواست که برای حل بحران جمعیتی و حفظ سلامت مادران و نوزادان، همکاریهای مشترک و عملیاتی داشته باشند.
دبیر ستاد ملی جمعیت کشور با اشاره به مسئولیت سنگین متخصصین زنان و زایمان در نجات سلامت مادران و نوزادان و جلوگیری از کاهش جمعیت کشور، تاکید کرد: این موضوع باید به یک گفتمان عمومی تبدیل شود و تمام نهادها برای حل این بحران همکاری کنند.
وی افزود: ستاد ملی جمعیت آماده است تا هر گونه اقدام لازم برای حمایت از جمعیت کشور و جلوگیری از بحرانهای جمعیتی را انجام دهد.
Source: حبیب احسنی پور
سه استان کشور در چاه جمعیتی قرار دارند
به گزارش خبرگزاری مهر، محمد رئیسزاده، در دومین کنگره کشوری چالشهای بالینی زایمان با تأکید بر دستاوردهای قابلتوجه ایران در حوزه سلامت مادران و زایمان، از فشارهای اقتصادی و مشکلات ناشی از کمبود حمایتهای دولتی از جامعه پزشکی انتقاد کرد و از مسئولین خواست تا به مشکلات این بخش توجه بیشتری داشته باشند.
وی ضمن تقدیر از تلاشهای شبانهروزی پزشکان و متخصصین زنان و زایمان، تاکید کرد: جان این سرزمین در دستان این گروه از پزشکان است.
رئیس زاده با اشاره به نقش حیاتی متخصصان زنان و زایمان در سلامتی جامعه، گفت: سلامتی افرادی که متولد میشوند و مادران در دستان شما است.
وی در ادامه از رئیس کنگره که همواره در یکی از فعالترین انجمنها، به ویژه در ارتباط با نظام پزشکی، نقش مؤثری ایفا میکند، قدردانی کرد و افزود: برگزاری چنین کنگرههایی در شرایط سخت کنونی بسیار ارزشمند است.
رئیس زاده همچنین با اشاره به پیشرفتهای مهم در کاهش مرگ و میر مادران باردار در کشور، گفت: در حال حاضر، آمار مرگ و میر مادران باردار در کشور ۱۸ در صد هزار است که یک سوم پیشبینیهای جهانی را شامل میشود. در حال حاضر، ما بین ۲۰ تا ۲۵ مرگ و میر مادران باردار به ازای هر صد هزار تولد داریم که این خود یک افتخار برای جامعه پزشکی کشور است که توانستهایم این عدد مهم را تا این حد کاهش دهیم و جز کشورهای برتر در دنیا باشیم.
رئیسکل سازمان نظام پزشکی ایران، سپس به مشکلات اقتصادی جامعه پزشکی اشاره کرد و افزود: متأسفانه قدر جامعه زنان و زایمان بهطور شایسته درک نمیشود و مسئولین باید در نوع نگاه خود به جامعه پزشکی تجدید نظر کنند. دو پیشفرض غلط در محاسبات مسئولین ما وجود دارد که باعث ایجاد برداشتهای اشتباه از وضعیت جامعه پزشکی شده است. یکی اینکه وضعیت پزشکان خوب است و پیشفرض دوم اینکه افزایش تعرفهها معادل افزایش دستمزد جامعه پزشکی است.
وی با انتقاد از تصمیمات اتخاذ شده در شورای عالی بیمه سلامت افزود: حتی در شورای عالی بیمه سلامت، یکی از همکاران افزایش تعرفه را معادل افزایش دستمزد در نظر میگیرد. این حجم از اشتباه غیرقابل تصور است و به نظر میرسد که عمدی باشد. در حالی که تنها ۹ درصد از تعرفهها مربوط به دستمزد جامعه پزشکی است و مابقی آن مربوط به هتلینگ، تجهیزات پزشکی و سایر اجزا است.
رئیسزاده سپس به آمار دستمزد پزشکان پرداخت و گفت: از سال ۱۳۹۰ تا به امروز، حقالزحمه پزشکان از ۳۶ هزار تومان به ۸۱ هزار تومان افزایش یافته است، یعنی کمتر از سه برابر، در حالی که حداقل حقوق کارگری ۲۳ برابر افزایش داشته است. این آمار نشاندهنده وضعیت بحرانی است.
وی ادامه داد: در حوزه ویزیت نیز وضعیت بدتر است. بهطور میانگین در دنیا، ایران رتبه ۱۰۲ را در زمینه ارزش ویزیت پزشکی دارد. در حالی که ارزش ویزیت در کشورهای اطراف ایران بین ۷ تا ۱۰ دلار است.
رئیسکل سازمان نظام پزشکی ایران در خصوص وضعیت آتی جمعیت کشور نیز هشدار داد و گفت: در حال حاضر، وضعیت جمعیت کشور اصلاً مطلوب نیست. در سال ۱۳۶۲، دو میلیون و ۲۰۰ هزار تولد زنده و ۲۲۰ هزار فوتی داشتیم. میزان مرگ و میر در آن زمان یکدهم موالید بود. اما در سال ۱۴۰۲، تنها یک میلیون و ۵۷ هزار تولد زنده و ۴۴۰ هزار مرگ و میر ثبت شده است، که این نشاندهنده کاهش شدید تولدهای زنده است.
وی همچنین از وضعیت بحرانی سه استان کشور که در حال حاضر در چاه جمعیتی قرار دارند و نرخ جایگزینی آنها بسیار پایین است، خبر داد و افزود: اگر این روند ادامه یابد، در سال ۱۴۱۵، رشد جمعیتی کشور به صفر خواهد رسید و میزان مرگ و میر با تولدهای زنده برابر خواهد شد.
رئیسزاده به اهمیت سلامت و پیشگیری از مرگ و میرها اشاره کرد و گفت: سه عامل اصلی مرگ و میر در کشور عبارتند از؛ بیماریهای غیرواگیر، سرطانها، بیماریهای قلبی عروقی، حوادث جادهای و تصادفات. ما باید تلاش کنیم تا حداقل جمعیت زنده را بدون دلیل از دست ندهیم. در حال حاضر، سالانه نزدیک به ۲۲ هزار تلفات جادهای داریم و باید برنامهریزی شود تا این آمار کاهش یابد.
وی همچنین تأکید کرد: باید بیماریهای غیرواگیر را کنترل کنیم و نباید تنها به افزایش فرزندآوری بسنده کنیم. در این راستا، باید بهطور جدی از مرگ و میرهای غیرضروری جلوگیری کنیم.
Source: حبیب احسنی پور
سینما؛ تفریحی که دیگر بهصرفه نیست!
خبرگزاری مهر، گروه مجله – فاطمه برزویی: «سینما؟ دیگر آن سینمایی که ما در گذشته میرفتیم، کجا و این سینمای امروز کجا! آن زمان با مبلغی کم میتوانستیم بلیت بخریم، فیلمی خوب ببینیم و با خاطرهای خوش به خانه بازگردیم. اما اکنون، تنها قیمت بلیت من و خانموادهام به اندازه هزینه یک وعده غذای کامل است.
اگر پاپکورن و نوشابه هم به آن اضافه شود، دیگر چه جای سخن گفتن باقی میماند؟ راستش را بخواهی، من هم دلم میخواهد به سینما بروم. اما چه فایده؟ ما هم باید به همین تلویزیون خانگی قناعت کنیم. دستکم برای ما که خوب است!»
اینها را حسین میگوید، حسین ۳۸ ساله، پدر دو فرزند و کارگر است که ماهانه ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درآمد دارد. او میگوید: «فکر نکنید دارم از زمان خیلی دور حرف میزنم. تا چند سال پیش سینما برای ما یک تفریح بود و همیشه با همسرم وقتی برایش میگذاشتیم.»
اما حالا، حسین معتقد است که هزینههای زندگی آنقدر بالا رفته که سینما دیگر جایی در سبد تفریحات خانوادهاش ندارد. او ادامه میدهد: «الآن دیگر همهچیز حساب و کتاب میخواهد. وقتی باید بین خرید مایحتاج زندگی و رفتن به سینما یکی را انتخاب کنیم، معلوم است که سینما از اولویت میافتد.»
سینما یکی از مهمترین رسانههای هنری و سرگرمی در جهان است که تاریخچهای طولانی دارد. این هنر از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و بهتدریج بخشی از زندگی مردم شد. اولین فیلمهایی که توسط «برادران لومیر» در سال ۱۸۹۵ نمایش داده شدند، صحنههای کوتاه و واقعی از زندگی روزمره بودند، مثل خروج کارگران از کارخانه یا ورود قطار به ایستگاه.
این فناوری خیلی زود محبوب شد و در سراسر جهان گسترش یافت. در آن زمان، فیلمها در سالنهای عمومی یا نمایشگاههای کوچک نمایش داده میشدند. در سالهای ابتدایی، سینما بهعنوان یک رسانه عمومی و نسبتاً ارزان شناخته میشد و عمدتاً برای قشرهای کمدرآمد و متوسط جامعه جذابیت داشت. دلیل اصلی این محبوبیت قیمت پایین بلیتها بود، به شکلی که حتی کارگران هم در آن زمان میتوانستند به سینما بروند. فیلمهای اولیه ساده و بدون دیالوگ بودند، به همین خاطر همه، حتی افراد بیسواد، میتوانستند از آنها لذت ببرند. سینما برای مردم فرصتی بود تا از مشکلات روزمره فرار کنند و در دنیایی متفاوت غرق شوند.
داستانهای عاشقانه، کمدی و حماسی به تماشاگران کمک میکرد لحظاتی هیجان انگیزی را تجربه کنند. بهطور کلی، سینما از ابتدا برای همه مردم، بهخصوص اقشار ضعیف، طراحی شده بود. هزینه کم، داستانهای ساده و دسترسی آسان باعث شد به یکی از محبوبترین سرگرمیها تبدیل شود. با گذشت زمان، سینما از یک سرگرمی ساده به یک صنعت بزرگ و چند بعدی تبدیل شد و مخاطبانی از همه طبقات اجتماعی را جذب کرد.
هزینه بلیت، خوراکی و رفتوبرگشت؛ سینما دیگر نمیارزد؟
تا همین چند سال پیش، سینما رفتن بخشی از زندگی خانوادهها بود. هر خانواده، مثل خانواده حسین، در سبد فرهنگی خود این تفریح را قرار میداد. اما حالا، در سال ۱۴۰۳، دیگر سینما رفتن از اولویتهای خانوادهها خارج شده است. زندگی گران شده و هزینهها آنقدر بالا رفته که سینما رفتن برای بسیاری تبدیل به یک تفریح تقریباً شده است. فرض کنید حسین که درآمد وزارت کاری دارد، بخواهد همراه خانواده چهار نفرهاش به سینما برود.
هزینه بلیت برای هر نفر ۸۰ هزار تومان است. این یعنی فقط برای بلیت باید ۳۲۰ هزار تومان بپردازد. اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود. حسین که در جنوب شرق تهران زندگی میکند، باید مسیر طولانیای را طی کند تا به یک سینمای مناسب برسد. اگر بخواهد به سینمایی در مرکز شهر برود، زمان رفت و برگشتش شاید به اندازه تماشای دو فیلم طول بکشد.
رفتن به سینما یا با ماشین شخصی انجام میشود که هزینه بنزین دارد، یا با تاکسیهای اینترنتی که رفتوبرگشت از جنوب شرق تا مرکز شهر حدود ۳۰۰ هزار تومان هزینه دارد. حتی اگر کسی بخواهد از مرکز شهر به سینمایی در یکی از مراکز تجاری بالاشهر برود، باز هم باید هزینه بنزین یا تاکسی را حساب کند.
هزینهها را جمع بزنید ۳۲۰ هزار تومان برای بلیت، ۳۰۰ هزار تومان برای رفتوبرگشت، و اگر کمی خوراکی یا شام بعد از فیلم بخواهند، به راحتی به یک میلیون تومان میرسد. برای حسین، که درآمدش حتی هزینههای روزمره را به سختی پوشش میدهد، این یعنی سینما دیگر جایی در زندگیاش ندارد.
پول خوب بدهید تا امکانات خوب بگیرید!
دو سال پیش، «سید جمال ساداتیان»، تهیهکننده به عنوان مدیر سینمایی هدیش مال، گفته بود: «اگر بخواهیم قیمت بلیت سینما را بر اساس نرخ تورم هفت، هشت ماه گذشته تعیین کنیم، حتی ۸۰ هزار تومان هم قیمت پایینی است. چرا که سال گذشته قیمت بلیت سینماها معادل دو دلار بود. اگر میخواهیم سینما را به استانداردهای جهانی نزدیک کنیم، باید این تفاوت را جبران کنیم. با توجه به اینکه هزینههای سینماداری و فیلمسازی مانند سایر محصولات افزایش یافته است، تهیهکنندهها مجبورند هزینه تولید فیلم را از مخاطب بگیرند تا بتوانند کار بعدی را تولید کنند.»
به عبارت دیگر، حتی در سال ۱۴۰۱ هم بلیت ۸۰ هزار تومانی برای ساداتیان ارزان به نظر میرسید. او همچنین تأکید کرده بود: «مردم وقتی به سینما میروند، انتظار خدمات خوب، سالنهای شیک و مدرن دارند. اما برای ارائه این خدمات، باید درآمد کافی برای سینمادار باقی بماند تا بتواند کیفیت صوتی و تصویری مطلوبی ارائه کند.» ساداتیان هشدار داده بود که اگر قیمت بلیت سینما افزایش پیدا نکند، ممکن است همانند اوایل انقلاب، سینماها توسط دولت مصادره شوند و در اختیار ارگانها قرار بگیرند. او معتقد بود این مسئله به ساختار سینما آسیب میزند، همانطور که بسیاری از سینماها امروز از رده خارج شدهاند.
از سوی دیگر، یکی از سینماداران در همان سال ۱۴۰۱ در مصاحبهای گفته بود: «با توجه به تورم فعلی کشور، قیمت منطقی بلیت سینما باید چیزی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان باشد. در مقایسه، قیمت بلیت سینما در امارات ۱۱ تا ۱۲ دلار است، اما در ایران فقط ۷۰ تا ۸۰ سنت.»
شاید سینما هنوز در گوشهای از قلب مردم جا داشته باشد، اما در دنیای امروز دیگر جایی در اولویتهای زندگی بسیاری ندارد. خانوادههایی مثل خانواده حسین، با درآمدی که صرفاً کفاف نیازهای اولیه زندگی را میدهد، دیگر جایی برای این تفریح در برنامههایشان پیدا نمیکنند. اما این به معنای پایان ماجرا نیست. سینما همیشه بهعنوان یک رسانه مهم و تأثیرگذار، توانسته در دورههای مختلف خود را با شرایط مردم هماهنگ کند.
شاید امروز، این هنر نیاز به نگاهی تازه دارد؛ نگاهی که دوباره مردم را به سالنهای سینما بازگرداند. نه با فشار آوردن به جیبشان، بلکه با ایجاد شرایطی که هر قشری بتواند از این تجربه بهرهمند شود. سوال اصلی این است که آیا میتوان دوباره سینما را به تفریحی عمومی تبدیل کرد؟ و شاید پاسخ این پرسش به تغییر رویکرد سینماگران، سینماداران، و سیاستگذاران فرهنگی گره خورده باشد.
Source: