سینما؛ تفریحی که دیگر بهصرفه نیست!
خبرگزاری مهر، گروه مجله – فاطمه برزویی: «سینما؟ دیگر آن سینمایی که ما در گذشته میرفتیم، کجا و این سینمای امروز کجا! آن زمان با مبلغی کم میتوانستیم بلیت بخریم، فیلمی خوب ببینیم و با خاطرهای خوش به خانه بازگردیم. اما اکنون، تنها قیمت بلیت من و خانموادهام به اندازه هزینه یک وعده غذای کامل است.
اگر پاپکورن و نوشابه هم به آن اضافه شود، دیگر چه جای سخن گفتن باقی میماند؟ راستش را بخواهی، من هم دلم میخواهد به سینما بروم. اما چه فایده؟ ما هم باید به همین تلویزیون خانگی قناعت کنیم. دستکم برای ما که خوب است!»
اینها را حسین میگوید، حسین ۳۸ ساله، پدر دو فرزند و کارگر است که ماهانه ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درآمد دارد. او میگوید: «فکر نکنید دارم از زمان خیلی دور حرف میزنم. تا چند سال پیش سینما برای ما یک تفریح بود و همیشه با همسرم وقتی برایش میگذاشتیم.»
اما حالا، حسین معتقد است که هزینههای زندگی آنقدر بالا رفته که سینما دیگر جایی در سبد تفریحات خانوادهاش ندارد. او ادامه میدهد: «الآن دیگر همهچیز حساب و کتاب میخواهد. وقتی باید بین خرید مایحتاج زندگی و رفتن به سینما یکی را انتخاب کنیم، معلوم است که سینما از اولویت میافتد.»
سینما یکی از مهمترین رسانههای هنری و سرگرمی در جهان است که تاریخچهای طولانی دارد. این هنر از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و بهتدریج بخشی از زندگی مردم شد. اولین فیلمهایی که توسط «برادران لومیر» در سال ۱۸۹۵ نمایش داده شدند، صحنههای کوتاه و واقعی از زندگی روزمره بودند، مثل خروج کارگران از کارخانه یا ورود قطار به ایستگاه.
این فناوری خیلی زود محبوب شد و در سراسر جهان گسترش یافت. در آن زمان، فیلمها در سالنهای عمومی یا نمایشگاههای کوچک نمایش داده میشدند. در سالهای ابتدایی، سینما بهعنوان یک رسانه عمومی و نسبتاً ارزان شناخته میشد و عمدتاً برای قشرهای کمدرآمد و متوسط جامعه جذابیت داشت. دلیل اصلی این محبوبیت قیمت پایین بلیتها بود، به شکلی که حتی کارگران هم در آن زمان میتوانستند به سینما بروند. فیلمهای اولیه ساده و بدون دیالوگ بودند، به همین خاطر همه، حتی افراد بیسواد، میتوانستند از آنها لذت ببرند. سینما برای مردم فرصتی بود تا از مشکلات روزمره فرار کنند و در دنیایی متفاوت غرق شوند.
داستانهای عاشقانه، کمدی و حماسی به تماشاگران کمک میکرد لحظاتی هیجان انگیزی را تجربه کنند. بهطور کلی، سینما از ابتدا برای همه مردم، بهخصوص اقشار ضعیف، طراحی شده بود. هزینه کم، داستانهای ساده و دسترسی آسان باعث شد به یکی از محبوبترین سرگرمیها تبدیل شود. با گذشت زمان، سینما از یک سرگرمی ساده به یک صنعت بزرگ و چند بعدی تبدیل شد و مخاطبانی از همه طبقات اجتماعی را جذب کرد.
هزینه بلیت، خوراکی و رفتوبرگشت؛ سینما دیگر نمیارزد؟
تا همین چند سال پیش، سینما رفتن بخشی از زندگی خانوادهها بود. هر خانواده، مثل خانواده حسین، در سبد فرهنگی خود این تفریح را قرار میداد. اما حالا، در سال ۱۴۰۳، دیگر سینما رفتن از اولویتهای خانوادهها خارج شده است. زندگی گران شده و هزینهها آنقدر بالا رفته که سینما رفتن برای بسیاری تبدیل به یک تفریح تقریباً شده است. فرض کنید حسین که درآمد وزارت کاری دارد، بخواهد همراه خانواده چهار نفرهاش به سینما برود.
هزینه بلیت برای هر نفر ۸۰ هزار تومان است. این یعنی فقط برای بلیت باید ۳۲۰ هزار تومان بپردازد. اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود. حسین که در جنوب شرق تهران زندگی میکند، باید مسیر طولانیای را طی کند تا به یک سینمای مناسب برسد. اگر بخواهد به سینمایی در مرکز شهر برود، زمان رفت و برگشتش شاید به اندازه تماشای دو فیلم طول بکشد.
رفتن به سینما یا با ماشین شخصی انجام میشود که هزینه بنزین دارد، یا با تاکسیهای اینترنتی که رفتوبرگشت از جنوب شرق تا مرکز شهر حدود ۳۰۰ هزار تومان هزینه دارد. حتی اگر کسی بخواهد از مرکز شهر به سینمایی در یکی از مراکز تجاری بالاشهر برود، باز هم باید هزینه بنزین یا تاکسی را حساب کند.
هزینهها را جمع بزنید ۳۲۰ هزار تومان برای بلیت، ۳۰۰ هزار تومان برای رفتوبرگشت، و اگر کمی خوراکی یا شام بعد از فیلم بخواهند، به راحتی به یک میلیون تومان میرسد. برای حسین، که درآمدش حتی هزینههای روزمره را به سختی پوشش میدهد، این یعنی سینما دیگر جایی در زندگیاش ندارد.
پول خوب بدهید تا امکانات خوب بگیرید!
دو سال پیش، «سید جمال ساداتیان»، تهیهکننده به عنوان مدیر سینمایی هدیش مال، گفته بود: «اگر بخواهیم قیمت بلیت سینما را بر اساس نرخ تورم هفت، هشت ماه گذشته تعیین کنیم، حتی ۸۰ هزار تومان هم قیمت پایینی است. چرا که سال گذشته قیمت بلیت سینماها معادل دو دلار بود. اگر میخواهیم سینما را به استانداردهای جهانی نزدیک کنیم، باید این تفاوت را جبران کنیم. با توجه به اینکه هزینههای سینماداری و فیلمسازی مانند سایر محصولات افزایش یافته است، تهیهکنندهها مجبورند هزینه تولید فیلم را از مخاطب بگیرند تا بتوانند کار بعدی را تولید کنند.»
به عبارت دیگر، حتی در سال ۱۴۰۱ هم بلیت ۸۰ هزار تومانی برای ساداتیان ارزان به نظر میرسید. او همچنین تأکید کرده بود: «مردم وقتی به سینما میروند، انتظار خدمات خوب، سالنهای شیک و مدرن دارند. اما برای ارائه این خدمات، باید درآمد کافی برای سینمادار باقی بماند تا بتواند کیفیت صوتی و تصویری مطلوبی ارائه کند.» ساداتیان هشدار داده بود که اگر قیمت بلیت سینما افزایش پیدا نکند، ممکن است همانند اوایل انقلاب، سینماها توسط دولت مصادره شوند و در اختیار ارگانها قرار بگیرند. او معتقد بود این مسئله به ساختار سینما آسیب میزند، همانطور که بسیاری از سینماها امروز از رده خارج شدهاند.
از سوی دیگر، یکی از سینماداران در همان سال ۱۴۰۱ در مصاحبهای گفته بود: «با توجه به تورم فعلی کشور، قیمت منطقی بلیت سینما باید چیزی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان باشد. در مقایسه، قیمت بلیت سینما در امارات ۱۱ تا ۱۲ دلار است، اما در ایران فقط ۷۰ تا ۸۰ سنت.»
شاید سینما هنوز در گوشهای از قلب مردم جا داشته باشد، اما در دنیای امروز دیگر جایی در اولویتهای زندگی بسیاری ندارد. خانوادههایی مثل خانواده حسین، با درآمدی که صرفاً کفاف نیازهای اولیه زندگی را میدهد، دیگر جایی برای این تفریح در برنامههایشان پیدا نمیکنند. اما این به معنای پایان ماجرا نیست. سینما همیشه بهعنوان یک رسانه مهم و تأثیرگذار، توانسته در دورههای مختلف خود را با شرایط مردم هماهنگ کند.
شاید امروز، این هنر نیاز به نگاهی تازه دارد؛ نگاهی که دوباره مردم را به سالنهای سینما بازگرداند. نه با فشار آوردن به جیبشان، بلکه با ایجاد شرایطی که هر قشری بتواند از این تجربه بهرهمند شود. سوال اصلی این است که آیا میتوان دوباره سینما را به تفریحی عمومی تبدیل کرد؟ و شاید پاسخ این پرسش به تغییر رویکرد سینماگران، سینماداران، و سیاستگذاران فرهنگی گره خورده باشد.
Source: