آداب و رسوم گیلانی ها در چهارشنبه آخر سال
خبرگزاری مهر، گروه استانها: آخرین سه شنبه سال در گیلان هم مانند سایر استانها آئینهای خاصی اجرا میشود، در این شب اسپند، کندر، گلاب و شمع باید در خانه باشد، گیلانیها خاکستر آتش افروز شب چهارشنبه سوری را صبح چهارشنبه پای درختها میریزند و معتقدند که درختها بارور میشوند و کسانی که قصد زیارت اماکن متبرکه را دارند به نیت سفر از خانه خارج میشوند.
در بسیاری از مناطق کوهستانی گیلان و مازندران که به آداب و سنن ایرانیان باستان دلبستگی بیشتری دارند در استقبال از سال نو، مراسم آتش افروزی را در شب چهارشنبه برگزار میکنند.
دور ریختن وسیلههای کهنه و فرسوده زندگی در بیشتر مناطق ایران معمول است، رسم کوزه شکستن یا کوزه پرت کردن به کوچه به نیت دور کردن بلا در همه ایران عمومیت دارد.
«چهارشنبه خاتون» اسطورهای در غرب گیلان
چهارشنبه خاتون با آب و برکت پیوند خاصی دارد، این پری گیسو بلند در شب چهارشنبه سوری به هر خانهای سر میزند، در تالش، فومن و شفت رسم است که شب چهارشنبه سوری مقداری از غذاهای خود را در ظرفی میگذارند و پشت در خانه یا اتاق قرار میدهند تا چهارشنبه خاتون از آن بخورد و برایشان برکت بیاورد.
در برخی مناطق گیلان نیز خریدن آینه، اسفند و ماهی سفره هفت سین نوروز در شب چهارشنبه سوری را خوش شگون میدانند به ویژه در رشت این کار را با آداب خاصی انجام میدهند.
در قدیم معمولاً اگر دختر دم بخت در خانه داشته باشند، خریدن اسفند بر عهده اوست، دختر از خانه بیرون میرود و از نخستین دکان رو به قبله می پرسد اسفند داری؟ و بی آنکه منتظر جواب بماند به راه میافتد و از دکانهای دیگر تا هفت دکان همین سوال را می پرسد و سپس به سراغ اولی برمی گردد و از او اسفند می خرد.
فروشنده هم این شعر را برایش میخواند: «اسفن دو کون، چاووش بیه، تی مرد مار به هوش بیه» یعنی اسفند دود کن و با آن طلسمها را باطل کن تا چاووش بیاید و مادر شوهرت به هوش بیاد.
علاوه بر اسفند، آینه، آجیل، سبزی و ماهی سفره هفت سین بسیاری از لوازم دیگر عید را هم شب چهارشنبه سوری تهیه میکنند به همین دلیل بازار فروشندگان و بازارهای هفتگی در گیلان بسیار گرم است و بازار چهارشنبه سوری حال و هوای خاصی دارد.
«شال اندازی» از رسوم دیگر گیلانیها
«شال اندازی» از رسمهای پرشور و زیبای چهارشنبه سوری در گیلان و اغلب مناطق ایران است، شب که فرا میرسد پسران جوان شال یا دستمالی بر میدارند و برای شال اندازی و یا دستمال اندازی به خانه همسایهها و اهل محله میروند.
معمولاً سر راه گلی هم میچینند و به گوشه شال یا دستمال میبندند و آن را آهسته از در اتاق به داخل میاندازند و خود در گوشهای پنهان میشوند، صاحبخانه مقداری آجیل چهارشنبه سوری و شیرینی و گاهی پول به جای گل در دستمال یا شال میبندد و آن را در آستانه در قرار میدهد و شال اندازان آن را بر میدارند و به سرعت دور میشوند.
شال اندازی در منطقه تالش قدیم به نوعی خواستگاری تلقی میشد، پسری که دختری را میخواست سعی میکرد زودتر از دیگران برای شال اندازی به خانه آن دختر برود چون گاهی صاحبخانه نخستین شال انداز را به نزد خود میخواند و دخترش را نامزد او میکرد.
«بره گردانی» در گذشته در مناطق کوهپایه ای گیلان رسم بود که گالشها بره سفید و سرحال به اصطلاح «شیر مستی» را انتخاب میکردند، پشتش را با حنا رنگ کرده و دستمال رنگینی به گردنش میبستند و به خانه روستاییان میرفتند.
بره را در اطاق نشیمن رها میکردند بره در اتاق گشتی میزد و صاحبخانه یکی دو سکه پول و مقداری آجیل و شیرینی در دستمال گردنش میریخت، بچهها هم دستی به سر و گوش بره میکشیدند و نوازشش میکردند، گالش هم سال نو را مبارک میگفتند و با بره به خانهای دیگر میرفتند.
بره گردانی را گاهی شب اول سال هم انجام میدادند و مردم پای بره را خوب و خوش شگون میدانستند.
«قاشق زنی» رسم دیگر گیلانیها چهارشنبه سوری
فال گرفتن و خبرگیری از آینده نیز از رسمهای چهارشنبه سوری در نقاط مختلف گیلان است.
رسم دیگر چهارشنبه سوری در گیلان «قاشق زنی» است که اگرچه امروزه بیشتر برای بچهها جنبه تفریح و بازی دارد اما در اصل یک نوعی مراد خواهی بوده است، قاشق زنها با موادی که ضمن قاشق زنی جمع میکردند، آش میپختند و بین مردم تقسیم میکردند تا مرادشان برآورده شود.
متأسفانه در سالهای اخیر چهارشنبه سوری بیشتر به چهارشنبه سوزی تبدیل شده و با انفجار مواد محترقه حتی هفتههای پیش از فرارسیدن این روز و جشن باستانی ایرانیان شاهد اتفاقات تلخ و حوادث غیرقابل جبرانی هستیم. نیاز است که در این ایام نسل جوان جامعه با آداب و رسوم کهن ایران اسلامی برای این جشنها و اعیاد آشنا شود تا همگی در کنار هم از برگزاری این جشن باستانی لذت ببریم.
Source:
نوروز بزرگترین پرونده میراث جهانی میشود
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اداره کل روابط عمومی و اطلاع رسانی، آتوسا مؤمنی اظهار کرد: نوروز در سال ۸۸ با حضور هفت کشور ثبت جهانی شد، پس از آن پنج کشور دیگر نیز با آن پیوستند و امسال نیز مغولستان به عنوان سیزدهمین کشور عضو ملل حوزه نوروز شد.
رئیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث ناملموس در آسیای غربی و مرکزی یونسکو افزود: پنج تجلی میراث ناملموس سبب ثبت آن میشود که نوروز میراثی جامع و جهانشمول است. به همین دلیل باور داریم که به زودی بزرگترین پرونده میراث ناملموس دنیا میشود.
وی ادامه داد: نخستین تجلی میراث ناملموس بیان شفاهی از جمله حافظخوانی است، دومین تجلی هنرهای اجرایی از جمله نمایشها و اجرای موسیقایی است و سومین تجلی میراث معنوی دانشهای مرتبط با آن مانند کیهانشناسی و طبیعت است.
مؤمنی اضافه کرد: هنرهای سنتی و صنایعدستی چهارمین و آئینها و مناسک نوروزی پنجمین تجلی یک میراث ناملموس است.
رئیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث ناملموس در آسیای غربی و مرکزی یونسکو گفت: نوروز با پنج ژانر مصوب به عنوان آئینی جامع ثبت جهانی شده است و کشورهای متعدد آسیایی، عربی و آفریقایی درخواست عضویت در این پرونده را دارند.
وی اظهار کرد: نوروز سمبولی از مهر و گشایش است و ایران تاریخی فضیلت مدنی خود را به جامعه بشری عرضه کرده است.
مؤمنی یادآور شد: پیش از این هر کشور برای عضویت در پرونده جهانی نوروز باید از یکی از سهمیههای ایران استفاده میکرد و این محدودیتی برای افزایش کشورهای حوزه نوروز شده بود اما اکنون این مساله تدبیر شده است.
رئیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث ناملموس در آسیای غربی و مرکزی یونسکو اظهار کرد: نوروز نغمه برخاسته از ژرفای تاریخ است که خاموش نمیشود؛ نوروز پدیدهای پیر و فرزانه اما جوان و شاداب است.
Source: فاطمه کریمی
قداست مسجد جمکران؛ ذاتی یا اکتسابی؟
خبرگزاری مهر، گروه استانها – امیر گلپایگانی* نویسنده و پژوهشگر دینی به مناسبت هزار و هفتاد و سومین سالروز تأسیس مسجد مقدس جمکران یاداشتی تحت «قداست مسجد جمکران؛ ذاتی یا اکتسابی؟ یک تبیین راهبردی» نگاشته که در زیر میخوانیم.
مسجد مقدس جمکران در طول تاریخ خود، همواره کانون توجه شیعیان و محبین اهلبیت (ع) بوده است. با این حال، درباره ماهیت قداست این مسجد، دو نگاه کلی وجود دارد: برخی آن را دارای قداست ذاتی و اصیل میدانند و برخی دیگر معتقدند که قداست این مسجد امری اکتسابی و تابع تجمع عاشقان امام زمان ارواحنافداه و عبادتهای فردی و جمعی در آن است.
گروه دوم، لزومی بر اثبات قداست ذاتی برای مسجد جمکران نمیبینند و تأکید دارند که صرفاً گردهمایی شیعیان برای نیایش و توسلی بدون اشکال و به دور از بدعت، برای اهمیت این مکان کافی است.
بااینحال، این نگاه میتواند در بلندمدت به مشکلات و خطرات راهبردی منجر شود که بر هویت و اثر کارکردی والای مسجد مقدس جمکران را دچار چالش کند. در ادامه، به بررسی تفاوتهای این دو دیدگاه و پیامدهای احتمالی آنها میپردازیم.
تمایز میان قداست اصیل و قداست تبعی
در مباحث الهیاتی و جامعهشناختی دین، دو نوع قداست قابل تعریف است:
قداست اصیل (ذاتی): اماکنی که به دلیل یک مأموریت الهی، جایگاه خاصی در منظومه فکری و اعتقادی یک دین دارند. قداست آنها وابسته به حضور یا تجمع افراد نیست، بلکه دارای یک نقش منحصر به فرد در مسیر تاریخی آن دین و مکتب هستند. مصادیق آن شامل مسجدالحرام، مسجدالنبی و حرم ائمه معصومین (ع) است.
قداست تبعی (اکتسابی): اماکنی که تقدس آنها ناشی از عملکرد و اقبال افراد متدین است. این اماکن قداست خود را از تجمعهای دینی مذهبی یا حضور برخی افراد مذهبی و شاخص میگیرند و در صورت تغییر شرایط، میتوانند جایگاه خود را از دست بدهند. نمونههایی از این اماکن شامل تکایا، حسینیهها و مساجدی هستند که بهمرور زمان اهمیت خود را کسب کردهاند. حتی شاید بتوان مقامها و قدمگاهها را در این دسته قرار داد.
شواهد قداست ذاتی مسجد جمکران
برای پذیرش قداست ذاتی مسجد جمکران، شواهد و مؤیدات مهمی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از آنها گذشت:
صراحت کلام امام زمان ارواحنافداه: در روایت بنای مسجد مقدس جمکران (و به تأیید علمای بزرگ و صاحب دقت و نظری همچون مرحوم بروجردی)، تصریح شده است که امام زمان ارواحنافداه به حسن بن مثله جمکرانی فرمودند که این مکان شریف است و به دستور الهی برگزیده شده است. این تأکید امام، محدود به زمان خاصی نیست و نشاندهنده شأن ویژه این مسجد در منظومه اعتقادی شیعه است.
رویکرد علمای طراز اول شیعی: علمای برجسته شیعه، که در شهر مذهبی قم امکان انتخاب اماکن متعدد برای عبادت و توسل را داشتند، به مسجد جمکران روی آورده و ارادت و اهتمام ویژهای به آن داشتهاند. این انتخاب و اقبال نمیتواند صرفاً ناشی از تصادف یا عادت باشد، بلکه برآمده از شناخت عمیق آنان نسبت به جایگاه این مسجد است.
نشانههای باستانی و فرامذهبی: برخی شواهد تاریخی و باستانی نشان میدهد که سرزمین جمکران پیش از تأسیس مسجد نیز از نوعی قداست برخوردار بوده است. چنین ویژگیهایی در تاریخ ادیان، معمولاً بیانگر یک جایگاه ویژه معنوی است که ریشههای آن فراتر از دورهای خاص بوده که شرح آن در این بحث نمی گنجد.
مسجد جمکران؛ یک مأموریت ویژه در تاریخ تشیع
اگر مسجد جمکران را دارای قداست اصیل بدانیم، این بدان معناست که این مکان، نقش و مأموریتی خاص در مسیر تاریخی تشیع دارد. در این نگاه، مسجد جمکران صرفاً محل عبادت فردی نیست، بلکه یک پایگاه راهبردی است که در دوران غیبت کبری، نقش ویژهای در زمینهسازی ظهور (و چه بسا نقش پساظهور) برایش تعریف شده است. یعنی این نقش، نهتنها در ابعاد عبادی، بلکه در ابعاد اجتماعی و تمدنی نیز تعریف میشود.
اما اگر قداست مسجد جمکران را صرفاً تبعی بدانیم، دو پیامد مهم در پی خواهد داشت:
عدم پذیرش مأموریت تاریخی: در این نگاه، مسجد جمکران تنها محلی برای زیارت و دعا تلقی میشود و مأموریت راهبردی و جایگاه تاریخی آن در تشیع نادیده گرفته میشود و اعتبار بدون تاریخ انقضا نیست.
امکان تفویض و جایگزینی: اگر قداست جمکران را تابع شرایط اجتماعی و حضور افراد بدانیم، این امکان مطرح میشود که جایگاهی مشابه برای آن ایجاد شود یا مأموریت آن به نقطهای دیگر انتقال یابد. این امر میتواند به تضعیف تدریجی جایگاه این مسجد و حتی تلاش برای ایجاد بدیلهایی برای آن منجر شود.
چالشهای نگاه تبعی به قداست مسجد جمکران
در صورت پذیرش قداست تبعی برای مسجد جمکران، با چالشهای زیر مواجه خواهیم شد:
محدود شدن کارکرد مسجد به عبادت فردی: اگر مسجد جمکران را تنها یک محل زیارت و دعا بدانیم، نمیتوان برای آن نقش پایگاهی و قرارگاهی در نظام فکری و اجتماعی شیعه قائل شد. از جمکران انتظار نقش و وظایف اجتماعی و فراگیر نیست و در این صورت، ظرفیت عظیم راهبردی این مسجد مبارک تضعیف خواهد شد.
ایجاد زمینه برای تردید در تقدس و اهمیت مسجد: پذیرش نگاه تبعی میتواند زمینه را برای شبهات و تردیدها در میان عموم مردم فراهم کند و جایگاه این مسجد را در طول زمان متزلزل سازد.
امکان مشابهسازی و آلترناتیوسازی: اگر مسجد جمکران دارای مأموریت ویژهای نباشد، این تصور ایجاد میشود که میتوان مشابه آن را در نقاط دیگر ایجاد کرد یا نقش آن را به اماکن دیگری واگذار کرد. موضوعی که از سوی ناآگاهان (و شاید مغرضان) تا کنون مطرح شده و به اثربخشی و مرکزیت این نماد مهدوی خدشه جدی وارد خواهد کرد.
در پایان باید گفت: نگاه به قداست مسجد جمکران، تأثیر مستقیم بر جایگاه و نقش آن در جهان تشیع دارد. اگر این قداست را اصیل بدانیم، آن را یک پایگاه راهبردی، تمدنی و اجتماعی با مأموریت ویژه در دوران غیبت کبری خواهیم دانست. اما اگر این قداست را تبعی بدانیم، بهتدریج زمینه برای کاهش اهمیت آن، تضعیف جایگاهش در نظام فکری شیعه و حتی امکان مشابهسازی آن فراهم خواهد شد.
بدینسبب، ضروری است که در گفتمان رسانهای و تبلیغاتی مرتبط با مسجد جمکران، به قداست اصیل آن تأکید شود و مأموریت ویژه و جایگاه تاریخی آن در منظومه معارف شیعی تبیین گردد. آنان که حلاوت معنویت آنرا چشیدهاند مراقب باشند که نکند ناخواسته به عظمت آن خدشه وارد سازند. بی سبب نیست که آخرین ذخیره الهی درباره آن فرمودهاند: «مردمان را فراخوان که این سرای شریف (مسجد مقدس جمکران) را دل سپارند و منزلتش را پاس دارند»
*نویسنده و پژوهشگر دینی
Source:
آرزوی خیالی راحت در شب آخرین چهارشنبه سال
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مبینا افراخته: «هروقت رسید کبریت بزن روشنش کن بنداز جلوی پاهاش تا منفجر بشه اینجوری میترسه کلی میخندیم» هوا تقریباً تاریک شده و صداها بیشتر و بلندتر شدهاند. حس سربازی را دارم که وسط میدان جنگ است و دشمن از هر طرف بمب و خمپارهای به طرفم پرتاب میکند. اما در واقع سربازان این سلاحهای گرم جوانان و نوجوانان شر و شیطان محله هستند. هر چند دقیقه یک بار یک صدای سوتی در هوا میپچید و بعد خطهای رنگارنگی در آسمان میترکد و آسمان تیره شب را کمی روشن میکند. هرکدام از این نورهای رنگی به یک جهتی میروند و بعد هم در همان جا خاموش میشوند. همزمان یک سلاح کوچک زنبوری شکل دیگری همانطور که جیغ میکشد و روی زمین دور خودش میچرخد، یکدفعه به سرعت نور از کنارم رد میشود و بالا میرود.
هنوز فکم از دیدن زنبوری و این حجم از تنوع سلاحهای چهارشنبه سوری جمع نشده بود که یکدفعه چیزی با صدایی به اندازه انفجار پهپادهای اسرائیلی کنار پای چپم منفجر شد. همان لحظه بود که احساس کردم قلبم ایستاد و تصمیم گرفت دیگر برای ادامه حیات نتپد.
چهارشنبه سوری؛ به نام جشن به کام مرگ
چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سوزی؟ چند سالی هست که این رسم و سنت دیرینه ایرانیها به ساعتهایی از یک فیلم سینمایی در ژانر درام و وحشت تبدیل شده است. آخرین چهارشنبه سال یا همان چهارشنبه سوری در کنار یک جشن ساده، یکی از قدیمیترین آئینهای ایرانی است که در هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه هم نقش مهم و پررنگی ایفا میکند. البته تا قبل از زمانی که پای ترقه و انواع و اقسام مواد محترقه در زندگی جوانان و نوجوانان باز شود.
این جشن فرصتی را فراهم میکرد تا خانواده، اقوام و حتی دوستان و همسایگان دور هم جمع شوند و در فضایی گرم و صمیمی، در شادی یکدیگر سهیم شوند. سالیان گذشته، چهارشنبه سوری حتی معنا و مفهوم متفاوتی داشت. ایرانیان بر این باور بودند که این شب فرصتی است برای رهایی از ناراحتیها، بدیها، انرژیهای منفی سال گذشته و استقبال از روشنی، شادی و خوشبختی در سال جدید. آیینهایی مثل پریدن از روی آتش، کوزه شکنی، قاشق زنی و فال گوش نشینی. همگی این رسومات نشان از این داشتند که انسان باید خود را از بدیها پاک کند و با امیدی تازه به استقبال بهار و سالی نو برود.
آتش بهعنوان یکی از عناصر چهارگانه زندگی و طبیعت، همیشه در فرهنگ ایرانی نماد روشنی، پاکی، گرما و زندگی بوده است. برای همین روشن کردن آن در این روز یکی از رسوم اصلی چهارشنبه آخر سال به شمار میرفته است.
با این وجود، چهارشنبه سوری در این سالها در معرض تغییرات خانمان سوزی قرار گرفته و صداها و تصاویر دلخراش، جانشین یادآوری خاطرات شیرین در ذهن مردم و حتی کودکان شدهاند. هرسال تعداد زیادی از مردم به خصوص کودکان و نوجوانان، در این شب، به دلیل سوختگیهای شدید، قطع عضو و آسیبهای چشمی و شنوایی و سایر جراحات جدی راهی بیمارستانها میشوند.
کاش کسی آسیب جانی نبیند
همیشه سهشنبه شبهای آخر سال، یکی از سختترین شبها برای آتش نشانان و تیم اورژانس کشورمان است. شبی که باید برای آنها به یاد ماندنی باشد و درکنار خانوادههایشان سپری شود؛ اما پر میشود از دلهره و دیدن صحنههایی از مرگ و سوختن آدمها.: «در دوران سی ساله کاری ام، آرزو داشتم تا یک شب چهارشنبه سوری را در کنار خانوادهام بگذرانم. با اینکه آن روز، روز تعطیلی برای آتشنشانها است اما ما مجبور بودیم دو شیفت را کار بکنیم و در حالت آماده باش قرار بگیریم.» اینها را علیرضا فولادی، یک آتشنشان با سی سال تجربه کاری میگوید.
فولادی با تاکید بر اینکه اتفاقات آخرین چهارشنبه سال و استفاده از مواد آتشزا چگونه مرگ و زندگی یک انسان را به بازی میگیرند، تعریف میکند: «خانم بارداری بود که بعد از چند سال صاحب فرزند شده بود و در این روز بهخاطر اقدامات خطرناک برخیها فرزند خودش را از دست داد. افراد با این گونه بازیهای خطرناک، نه تنها جان خود، بلکه سلامت و امنیت سایر مردم را هم به خطر میاندازند.»
فولادی از دلهرههایش در این شب بهخصوص از سال میگوید: «از یک طرف دلهره خانواده خودمان را داریم از طرف دیگر هم دائم در بی سیمهایمان خبر از تخریب و آتش سوزی و درخواست کمک و اعزام نیرو میآید. گاهی کودکی دچار سوختگی شده بود و گاهی هم ساختمان چهار طبقهای تخریب. زمانهایی هم به دلیل شلوغی و ترافیک، تیم اورژانس سر موقع نمیرسید و دیگر کار از کار میگذشت. در این شبها مدام دعا میکنم و میگویم کاش خسارت زیادی نداشته باشیم. کاش حداقل کسی صدمه جانی نبیند.» تمامی اینها در طول سالیان سال باعث شده که دیگر خاطره خوشی از این روز و این جشن کهن باقی نماند.
او با یک درخواست سخنش را به پایان میرساند: «کاش رسانهها فرض کنند دوازده ماه سال چهارشنبه سوری است و بیشتر به تولیدات و اقداماتی برای نشان دادن عواقب استفاده از مواد محترقه بپردازند. قبل از اینکه این اتفاقات تلخ رخ بدهند بیایند و تصاویری از آسیب دیدگان این شب از سال منتشر کنند. باید از خانوادههایی صحبت کرد که نقشی در این اتفاقات نداشتند اما ناخواسته سالیان سال زندگیشان درگیر آن شده است. نمایش ۸۰ درصد سوختگی فرد در همان لحظه فایدهای ندارد و باید قبل از اینکه این اتفاقات تلخ رخ بدهد به این موضوعات پرداخت.» این آتشنشان پیشنهاد میکند که مکان خاصی برای برپایی این جشن آن هم با استفاده از روشها و وسایل امنتر تدارک دیده شود تا آسیب دیدگیها کاهش پیدا کند و خطری سلامت مردم را تهدید نکند.
Source:
Springtime melodies: Listen to Iranian Nowruz music tracks
As nature awakens and the air fills with the scent of blooming flowers, music becomes the perfect companion for celebrating Nowruz and the arrival of spring. From timeless Persian classics to modern anthems of renewal, these songs capture the joy, nostalgia, and spirit of the season.
Spring is more than just a change in weather—it’s a time of renewal, hope, and celebration, especially in cultures that observe Nowruz, the Persian New Year. Music plays a key role in setting the mood for this vibrant season, blending themes of rebirth, love, and festivity.
1. “Nasim-e Farvardin” – Hojat Ashrafzadeh
A delicate and heartwarming song that feels like the gentle breeze of early spring, filling the air with love and nostalgia.
2. “Beraghsa” – Mohsen Chavoshi
A rhythmic and poetic masterpiece that blends folk and modern sounds, inviting you to enjoy the new season with energy and excitement.
3. “Sornaye Nowruz” – Rastaak
A vibrant, folk-inspired song that revives the rich traditions of Nowruz, celebrating its deep cultural roots with lively melodies.
4. “Nowruz” – Homayoun Shajarian
With his signature soulful voice, Shajarian beautifully expresses the emotions of rebirth and hope, making this song a timeless ode to Nowruz.
5. “Bahar Delneshin” – Ali Zand Vakili
A stunning rendition of a Persian classic, this song’s poetic lyrics and heartfelt delivery make it a perfect soundtrack for spring’s blossoming beauty.
6. “Bahar Bahar” – Nasser Abdollahi
A cheerful and nostalgic song that instantly transports Iranians to childhood memories of Nowruz celebrations and the excitement of the new year.
7. “Booye Eydi” – Babak Jahanbakhsh
A modern tribute to the magic of Nowruz, this song captures the sweet scent of spring and the joy of festive gatherings.
8. “Nowruz” – Alireza Ghorbani
A mesmerizing melody that blends tradition with contemporary elements, reminding us of the deep cultural and emotional significance of Nowruz.
As the vibrant melodies of Nowruz fill the air, they serve as a reminder of the joy, renewal, and unity that this special time brings. Whether you’re gathering with family, enjoying the arrival of spring, or simply immersing yourself in the beauty of Persian traditions, these songs will help set the perfect tone for your celebrations. Music, after all, is the universal language that binds hearts, and during Nowruz, it reminds us all of the power of hope, love, and fresh beginnings. Let the rhythm of these tunes accompany your journey into a new year filled with happiness and prosperity.
Happy Nowruz!
Compiled by Mohaddeseh Pakravan
Source: