آفانیوس اصفهان در خطر انقراض است
به گزارش خبرنگار مهر، کپور دندان دار یا گور ماهی اصفهان با نام علمی Aphanius isfahanensis گونهای منحصر به فرد است که فقط در حوضه زایندهرود و تالاب بین المللی گاوخونی زندگی میکند.
این گونه به عنوان یک ماهی لاروخوار بومی در کنترل جمعیت حشرات و پشههای ناقل برخی بیماریها مانند سالک نقش مهم و بی بدیلی دارد. ماهی آفانیوس گونهای تخم گذار با طول عمر چهار تا پنج سال است.
این ماهی از نظر حفظ ذخایر ژنتیکی بسیار با ارزش است اما وضعیت زیستگاه و محل پراکنش این گونه به دلیل فعالیتهای انسانی در شرایط نامناسبی است.
نوسانات آب رودخانه زایندهرود و تالاب بین المللی گاوخونی و خشکی بخشهایی از زیست بوم آبی در سالهای اخیر، زندگی این گونه منحصر به فرد را با خطر مواجه کرده است.
در همین ارتباط مرتضی جوهری رئیس اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش اداره کل محیطزیست اصفهان در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه هم اکنون ماهی آفانیوس تنها در چشمه حسنآباد جرقویه در جنوب شرق اصفهان مشاهده میشود، اظهار کرد: هنوز تعدادی آفانیوس یا گورماهی اصفهان وجود دارد و جمعیت این ماهی فقط در همین آبگیر یا چشمه زندگی میکند.
وی با بیان اینکه آفانیوس اصفهان در خطر جدی انقراض است، خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه این ماهی منحصر به فرد تنها در حوضه زایندهرود و تالاب بینالمللی گاوخونی زیست میکرده، با خشکی رودخانه و تالاب زیستگاه این ماهی به چشمه حسن آباد جرقویه محدود شده است.
رئیس اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش اداره کل حفاظت محیطزیست اصفهان افزود: از سوی دیگر، طی سالیان گذشته مردم محلی از سر دلسوزی و بی اطلاعی، گونههایی مانند ماهی قرمز که مهاجم است و یا سایر گونههای ماهی زینتی مانند مولی و گوپی را در این چشمه رهاسازی کردند که سبب شده حیات ماهی آفانیوس به دلیل وجود گونههای مهاجم به خطر بیوفتد.
جوهری با اشاره به اینکه یک سازمان مردم نهاد در اصفهان برای جلوگیری از انقراض ماهی آفانیوس اقدام به فرهنگسازی محلی و جداسازی گونههای مهاجم از زیستگاه آفانیوس کرده است، گفت: جداسازی زیستگاه ماهیهای زینتی مهاجم از آفانیوسها کار بسیار دشواری است زیرا تمام ماهیها هم شکل هستند اما اداره محیطزیست نیز از اقدام و تلاش فعالان برای حفظ آفانیوس از خطر انقراض حمایت میکند.
وی با اشاره به اینکه مردم محلی طبق عادت و رسوم خود در آبگیر حسنآباد جرقویه برای مثال فرش میشویند، افزود: از این رو لازم است که برای حفظ زیستگاه ماهی آفانیوس و نجات این گونه از انقراض در گام نخست فرهنگسازی محلی صورت گیرد و کنار آن برای جاری سازی زایندهرود تلاش کنیم.
رئیس اداره حفاظت و مدیریت حیاتوحش محیط زیست استان اصفهان با بیان اینکه در حال حاضر طرحی برای بازپروری و تکثیر گونه آفانیوس نداریم، خاطرنشان کرد: تنها راه حفظ این گونه منحصر به فرد، فرهنگسازی و جدا کردن ماهیهای غیربومی مهاجم مانند گلدفیش یا ماهی قرمز است که با تولید مثل سبب کاهش جمعیت و از بین رفتن ماهی آفانیوس در زیستگاه آبی حسن آباد جرقویه میشود.
به گزارش مهر، سازمان ملل متحد سوم مارس برابر با ۱۳ اسفندماه را روز جهانی حیات وحش نامگذاری کرده است.
شعار امسال «تأمین مالی برای حفاظت از حیات وحش؛ سرمایه گذاری روی مردم و سیاره» است.
Source:
پُل دنیای واقعی و خیالی در داستان چیست؟
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «وقتی گم شدم» شامل خاطرات سرهنگ پاسدار قاسم نظری چندی است توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است.
آزاده جهان احمدی نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی به مرور و بررسی اینکتاب پرداخته که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
در ادامه مشروح اینیادداشت را میخوانیم؛
کتاب «وقتی گم شدم» مجموعهای از خاطرات قاسم نظری، رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس است که به زبانی ساده و صمیمی، تجربیات خود را در جبهههای جنگ و پس از آن روایت میکند. این کتاب که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده، نه تنها تصویری از رشادتها و ایثارگریهای رزمندگان در دوران دفاع مقدس ارائه میدهد، بلکه به چالشها و مشکلاتی که جانبازان پس از جنگ با آن روبرو هستند نیز میپردازد.
این کتاب اثری است که در آن نویسنده با بهرهگیری از تجربیات شخصی و خاطرات خود، صیرورت و سیر تحول درونی خود را روایت میکند. این کتاب نه تنها به عنوان یک سند خودزندگینامهای، بلکه به عنوان انعکاسی از دغدغههای فردی و اجتماعی یک دوره تاریخی مهم در جامعه تلقی میشود. قاسم نظری با قلمی بیتکلف و در عین حال بسیار صمیمی، خواننده را به سفری درونی میبرد؛ سفری که در آن پرسشهای هویتی، جستجوی معنا و مواجهه با چالشهای روحی به تصویر کشیده شدهاند.
نویسنده در این اثر با بهرهگیری از دفترچههای خاطرات و یادداشتهای لحظهای، از بار خاطراتی استفاده میکند که به شکل دست اول و بدون فیلتر زمانی ثبت شدهاند. این امر باعث میشود که روایت او همواره زنده و بدون پرده باقی بماند و خواننده بتواند به شیوهای نزدیک به تجربه واقعی زندگی او لمس کند.
قاسم نظری با نگاهی متناسب با آن شرایط، نه تنها وقایع تاریخی را به صورت سرد و مستند بیان میکند، بلکه سعی دارد احساسات و واکنشهای انسانی را نیز در کنار ارقام و تاریخچهها به تصویر بکشد. او به واسطه خاطرات شخصی خود، ابعاد مختلف انسانی را در برابر چالشهای ناشی از تغییرات اجتماعی قرار میدهد. از این رو، کتاب میتواند به عنوان سندی تاریخی تلقی شود که از طریق تجارب شخصی، بازتابی از روح زمان و فضای اجتماعی آن دوران ارائه میدهد. در این میان، استفاده از دفترچههای خاطرات به عنوان منبع اصلی نوشتاری، به اثر اصالتی ویژه میبخشد؛ زیرا نوشتههایی که در همان لحظه اتفاقات ثبت شدهاند، انعکاسی واقعی از آن دوران بوده و از هرگونه بازنگری یا تحریف حافظه که ممکن است در خاطرات طولانی مدت رخ دهد، مصون ماندهاند.
استفاده از دفترچه خاطرات در کتابهایی با این مختصات مزایای متعددی به همراه دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنم:
۱. دقت و صحت روایت:
خاطراتی که در دفترچه ثبت شدهاند معمولاً در همان زمان اتفاقات نوشته میشوند. این امر باعث میشود جزئیات با دقت و بدون تأثیر گذر زمان به یادآوری برسند.
۲. افزایش جزئیات داستان:
با مراجعه به دفترچه، نویسنده میتواند به نکات ریز و دقیقتر خاطرات دست پیدا کند که ممکن است در حافظه از دست رفته یا تغییر یافته باشد. این جزئیات به غنای روایت میافزاید.
۳. اعتبار و صحت مستند:
داشتن یادداشتهای کتبی به عنوان منبع اولیه، اعتبار بیشتری به متن میبخشد. مخاطب میتواند اطمینان حاصل کند که روایت بر پایهی شواهد مستند و واقعی استوار است.
۴. بهبود حافظه و یادآوری:
استفاده از دفترچه خاطرات به رزمنده کمک میکند تا خاطرات خود را به صورت دقیقتر و منظمتر به خاطر آورد. این امر از بروز خطاهای احتمالی یا تحریف در بازگو کردن رویدادها جلوگیری میکند.
۵. تسهیل تحلیل و بازنگری:
برای نویسنده، دفترچه خاطرات ابزاری ارزشمند است تا بتواند رویدادها را به صورت چندبعدی تحلیل کند و نکاتی از احساسات و تجربیات رزمنده استخراج نماید.
۶. مستندسازی تاریخی:
این یادداشتها علاوه بر استفاده در مصاحبه، به عنوان یک سند تاریخی نیز ارزشمند هستند و میتوانند برای پژوهشهای آتی و نسلهای بعدی مرجعی معتبر محسوب شوند.
به طور کلی، استفاده از دفترچه خاطرات به تضمین صحت و دقت روایت کمک میکند و امکان ارائه یک داستان غنی و مستند را فراهم میسازد.
یکی از محورهای اصلی کتاب، جستجوی هویت است. قاسم نظری در خاطرات خود به بررسی پرسشهای بنیادین درباره هویت شخصی میپردازد. او در مواجهه با تغییرات اجتماعی و تحولات ناشی از بحرانهای مختلف، سوالاتی را از خود و جامعه مطرح میکند: «کیستم؟» «آیا ارزشهایی که به آنها باور دارم، در مواجهه با شرایط دشوار تغییر کردهاند؟» این پرسشها نشاندهنده عمق درگیریهای درونی نویسنده و همچنین تلاش او برای یافتن پاسخهایی است که بتوانند او را در مسیر زندگی راهنمایی کنند.
مفهوم «گم شدن» در عنوان کتاب به نوعی بیانگر تضاد میان گذشته و حال است. خاطراتی که در دفترچههای قدیمی ثبت شدهاند، گویی تصویری ثابت از گذشته را به نمایش میگذارند؛ در حالی که زمان با گذر لحظات، تغییراتی را در ذهن و روح ایجاد میکند. این تضاد، یکی از نکات تأملبرانگیز کتاب است که به بررسی چگونگی تأثیر زمان بر حافظه و روایتهای شخصی میپردازد.
نویسنده با بیان خاطراتی که همواره در ذهنش زنده ماندهاند، نشان میدهد که چگونه زمان میتواند هم اثرات مثبت و هم منفی بر حافظه و احساسات داشته باشد. در بین خاطرات گوناگون، حس تعلق به گذشته و در عین حال حس بیگانگی نسبت به زمان حال، به خوبی در کتاب منعکس شده است. نویسنده در برخی از بخشهای کتاب از احساس نارضایتی و بیقراری ناشی از تغییر شرایط اشاره میکند. این تضاد احساسی، نمایانگر پیچیدگیهای درونی انسان در مواجهه با تغییرات محیطی و اجتماعی است. از یک سو، خاطرات گذشته حس تعلق و امنیت را به همراه دارند و از سوی دیگر، شرایط جدید زندگی ممکن است باعث ایجاد حس بیگانگی و گمگشتگی شود.
نثر کتاب همواره روان و بدون ابهام است؛ به گونهای که گویی نویسنده در حال گفتن داستان زندگی خود به دوستان نزدیکش است. این سبک بیانی باعث شده است تا خواننده احساس کند در کنار یک همفکر و یا مشاور قرار دارد که با صداقت تمام تجربیات خود را بازگو میکند. همچنین به کارگیری استعارهها و تصاویر ادبی، عمق بیشتری به متن میبخشد و به عنوان پلی میان دنیای واقعی و دنیای خیال در داستان عمل میکند.
به علاوه، تکرار برخی مفاهیم و کلمات در بخشهای مختلف کتاب، نشان از اهمیت آنها در ذهن نویسنده دارد. این تکرارها در عین حال که به تثبیت مضامین اصلی کمک میکنند، حس یکنواختی نیز ایجاد میکنند که میتواند نشانهای از تلاش برای درک بهتر شرایط روحی و ذهنی نویسنده باشد. از منظر فرهنگی، «وقتی گم شدم» به عنوان یک سند فرهنگی و اجتماعی از دورهای مهم در تاریخ معاصر کشور تلقی میشود. خاطرات شخصی نویسنده، علاوه بر جنبه فردی، منعکسکنندهٔ تجربیات جمعی و رویدادهای تاریخی است که جامعه را تحت تأثیر قرار دادهاند. در این میان، کتاب میتواند به عنوان مرجعی برای پژوهشگران، منتقدان ادبی و حتی علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ مورد استفاده قرار گیرد. نویسنده با بهرهگیری از زبان و سبک منحصر به فرد خود، توانسته است لایههای مختلف واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی آن دوران را به تصویر بکشد. این امر نه تنها به خواننده اطلاعات مفیدی ارائه میدهد، بلکه باعث میشود تا او بتواند با نگاهی جامع به تحلیل مسائل جامعه بپردازد. در واقع، کتاب پلی است میان دنیای شخصی و جمعی، میان خاطرات فردی و تاریخ ملی.
Source: فاطمه میرزا جعفری
بهار کُردی؛ پیوندی دیرین میان طبیعت و فرهنگ
خبرگزاری مهر – گروه استانها: کرمانشاه، با پیشینهای کهن و فرهنگی غنی، هر ساله با فرارسیدن فصل بهار، جلوهای تازه از زیبایی و سرزندگی را به نمایش میگذارد. این استان که در قلب زاگرس قرار دارد، با طبیعت سرسبز، کوههای سربهفلککشیده، چشمههای جوشان و باغهای پرگل، یکی از زیباترین نقاط ایران در فصل بهار محسوب میشود. اما آنچه این فصل را در کرمانشاه متمایز میکند، نهتنها طبیعت بکر آن، بلکه جشنها، آئینها و رسوم خاصی است که با بهار پیوندی ناگسستنی دارند. بهار در کرمانشاه، همانند بسیاری از مناطق کردنشین، نهتنها تغییر فصل بلکه جشنی برای احیای هویت فرهنگی و تجدید پیوندهای اجتماعی است.
یکی از مهمترین رویدادهای بهار در کرمانشاه، جشن نوروز است که با شور و شکوهی بینظیر در این منطقه برگزار میشود. مردم کرد کرمانشاه، همانند دیگر اقوام ایرانی، نوروز را به عنوان نماد زایش دوباره طبیعت و آغاز سال نو گرامی میدارند. آئینهای نوروزی در کرمانشاه، از روزهای پایانی اسفند آغاز شده و تا نیمه فروردین ادامه مییابد. خانهتکانی، پخت شیرینیهای سنتی، تهیه لباسهای نو و آمادهسازی سفره هفتسین، از جمله سنتهایی است که مردم این دیار همچنان به آن پایبند هستند.
کرمانشاه در فصل بهار به یکی از زیباترین مقاصد گردشگری ایران تبدیل میشود. دشتهای پر از گلهای وحشی، بهویژه شقایقهای سرخ و بابونههای زرد، تپههای سرسبز و رودخانههای پرآب، مناظری چشمنواز را پدید میآورند که گردشگران بسیاری را از سراسر کشور به این منطقه جذب میکند. یکی از مشهورترین مقاصد بهاری کرمانشاه، منطقه «تفرجگاه تاق بستان» است که علاوه بر طبیعت زیبا، آثار تاریخی برجستهای از دوران ساسانی را در خود جای داده است.
همچنین، سراب نیلوفر، با دریاچهای پر از نیلوفرهای آبی، و منطقه اورامانات، با خانههای پلکانی و معماری منحصربهفرد، از دیگر جاذبههای طبیعی این استان در فصل بهار هستند. این مناطق نهتنها جلوهای زیبا از طبیعت بهاری دارند، بلکه به دلیل برگزاری جشنوارههای محلی، فرصتی را برای آشنایی با فرهنگ کردی نیز فراهم میکنند.
موسیقی و شعر در فرهنگ کردی جایگاه ویژهای دارد و در بهار، این هنرها بیش از هر زمان دیگری به گوش میرسند.
در روزهای بهاری، بهویژه در مراسم نوروزی، نوای دف و تنبور در جایجای کرمانشاه شنیده میشود. این سازهای سنتی، که بخش جداییناپذیر از موسیقی کردی هستند، در جشنها، مراسم شادی و حتی آئینهای عرفانی نقش اساسی دارند. گروههای موسیقی محلی، در کنار اجرای رقصهای سنتی، فضایی پرشور و خاطرهانگیز را برای مردم و گردشگران به وجود میآورند.
یکی دیگر از جلوههای ویژه بهار در کرمانشاه، برگزاری آئینهای سنتی است که ریشه در تاریخ و اسطورههای این منطقه دارد. از جمله این آئینها، «کوسهگردی» است که در برخی از روستاهای کرمانشاه برگزار میشود. در این مراسم، افرادی با لباسهای خاص و چهرههای رنگآمیزی شده، به در خانهها میروند و با اجرای نمایشهای طنزگونه، ورود بهار را بشارت میدهند.
همچنین، مراسم «سهر سال» که به معنای آغاز سال نو است، در برخی مناطق کردنشین استان برگزار میشود. در این مراسم، بزرگان فامیل گرد هم آمده و با نقل داستانهای کهن، پند و اندرزهای اخلاقی را به نسل جوان منتقل میکنند.
اگرچه بسیاری از آئینهای بهاری در کرمانشاه ریشه در تاریخ و سنتهای کهن دارند، اما امروزه این جشنها با جلوههایی از زندگی مدرن نیز همراه شدهاند. جشنوارههای بهاری که در شهرها و روستاهای مختلف استان برگزار میشود، شامل نمایشگاههای صنایعدستی، بازارچههای محلی و برنامههای فرهنگی متنوعی است که به معرفی فرهنگ کردی و آدابورسوم مردم این منطقه کمک میکند.
علاوه بر این، توسعه گردشگری در سالهای اخیر باعث شده تا مردم کرمانشاه بیش از پیش بر حفظ و معرفی فرهنگ بومی خود تمرکز کنند. اقامتگاههای بومگردی در روستاهای زیبا و تاریخی این استان، فرصتی را برای گردشگران داخلی و خارجی فراهم آورده تا از نزدیک با زندگی و فرهنگ مردم کرد آشنا شوند.
بهار کردی؛ پیوندی دیرین میان طبیعت و فرهنگ در زاگرس
رضا موزونی، پژوهشگر و نویسنده کرمانشاهی، در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در میان کردها، گاهشمار فصلی بر اساس تغییرات ملموس آبوهوایی تنظیم شده است. پس از بارشهای سنگین برف و باران، مردم با دقت در نشانههای طبیعت، به دنبال کوچکترین علامت امیدبخش از رسیدن بهار بودهاند.
وی افزود: طبق روایتهای قدیمی، مردی در یکی از کوهستانهای زاگرس، نخستین گل بهاری را دید و آن را برای حاکم منطقه برد. حاکم، این گل را نشانهای از فرارسیدن بهار دانست و آن را گل نوروزی نامید.
موزونی همچنین به نقش درختچه تنگز به عنوان اولین پیامآور بهار اشاره کرد و گفت: درخت تنگز از نخستین گیاهانی است که در این منطقه شکوفه میدهد و مردم آن را نشانهای از آغاز گرمای زمین و پایان زمستان میدانند.
این پژوهشگر کرمانشاهی تصریح کرد: اگرچه سند مکتوب دقیقی از زمان آغاز بهار کردی در دست نیست، اما بیشتر مردم مناطق کرمانشاه، ایلام و کردستان، پایان دی و آغاز بهمن را بهعنوان زمان شروع بهار کردی میشناسند. در برخی مناطق، این تاریخ تا ۱۵ بهمن نیز متغیر است.
وی افزود: در باورهای مردم، این دوره زمانی با نمادهایی خاص همراه است. «دالگ اول وهار» یا «میم برجم» که در زبان کردی به معنای «گهواره بر دوش» است، به خانهها سر میزند و از آش دانه کولانه که به مناسبت ورودش پخته شده، میخورد. در این باور، میم برجم، نماد زایش و باروری است و برخلاف شخصیتهای معروفی همچون عمو نوروز یا بابا نوئل که مرد هستند، در فرهنگ کردی، پیامآور بهار یک زن محسوب میشود.
موزونی با اشاره به غذاهای محلی که در این ایام پخته میشوند، اظهار کرد: یکی از مهمترین خوراکهای بهاری مردم کرد، آش دانه کولانه است که شامل گندم، عدس، نخود و ذرت بوده و غذایی بسیار مقوی به شمار میرود.
این پژوهشگر در ادامه به باورهای اسطورهای مرتبط با پایان زمستان و ورود بهار اشاره کرد و گفت: یکی از کهنترین روایتهای کردی درباره کور سیای (پسر صیاد) است. طبق این افسانه، کور سیا برای پایان دادن به زمستان سخت، به کوهستان میرود و سنگی را که نماد مشکلات و سختیهای مردم است، بر دوش خود میکشد. او در سرمای شدید، این سنگ را بر زمین میکوبد و زمین با یک آه عمیق، بیدار شده و بهار آغاز میشود.
موزونی در پایان تأکید کرد: بهار کردی، تنها یک تغییر فصلی نیست، بلکه نمادی از امید و رهایی از سختیهای زمستان است. زمستان در این باورها، نشانه سختیها و مشکلات زندگی است و بهار، با آمدن خود، شادی و گرما را به خانههای مردم بازمیگرداند. پسر صیاد، زمین یخزده را از خواب بیدار کرده و خانم گلپوش بهار را به مردم مژده میدهد.
بهار کردی، با ریشههای عمیق در فرهنگ و طبیعت زاگرس، همچنان در زندگی مردم این منطقه جریان دارد و هر ساله، با آئینهای کهن و سنتهای دیرینه، نویدبخش روزهای بهتر و روشنتر است.
آغاز بهار کردی از نگاه اسطورههای کهن
اردشیر کشاورز، پژوهشگر کرمانشاهی، در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تفاوت دیدگاهها در مورد آغاز بهار کردی اظهار کرد: برخی معتقدند که اول بهمن آغاز بهار کردی است، اما این نظریه صحیح نیست، چرا که در این زمان همچنان سرما ادامه دارد و نمیتوان آن را شروع واقعی بهار دانست.
کشاورز در ادامه به روایتهای اسطورهای مربوط به چلههای زمستان اشاره کرد و گفت: در باورهای کردی، زمستان به دو دوره اصلی تقسیم میشود؛ چله بزرگه که ۴۰ روزه است و از اول دیماه آغاز میشود و چله کوچیکه که ۲۰ روزه بوده و از ۱۰ بهمن تا ۳۰ بهمن ادامه دارد. قدرت سرمای چله کوچیکه بسیار شدید است، تا حدی که در اسطورهها آمده که این سرما تهدید کرده اگر بهار در پی او نبود، میتوانست زمین را به نابودی بکشاند.
این پژوهشگر کرمانشاهی با اشاره به اسطوره معروف پسر صیاد که نقش مهمی در تعیین زمان آغاز بهار کردی دارد، تصریح کرد: بر اساس روایات، پسر صیاد در پایان چله کوچیکه به کوه میرود، اما هنگام بازگشت، پشت در خانه میایستد و صدای گفتوگوی پدر و مادرش را میشنود. مادر نگران اوست و میگوید که فرزندشان در این سرمای طاقتفرسا دوام نمیآورد، اما پدر با قاطعیت پاسخ میدهد که پسرشان باید خودش تدبیری کند.
وی ادامه داد: پسر صیاد برای زنده ماندن، تختهسنگی یا به روایتی بزغالهای را بر دوش خود میگذارد تا بدنش گرم بماند. اما سرمای زمستان چنان شدید است که در نهایت در روز ۲۱ بهمن جان خود را از دست میدهد.
کشاورز با اشاره به ادامه این اسطوره و مراسم عزاداری آن افزود: پسر صیاد سه خواهر به نامهای گور بهرام، خاتون زمهریر و بزنه کول داشت. این سه خواهر، پس از شنیدن خبر مرگ برادرشان، هر کدام به مدت سه روز عزاداری کردند که مجموعاً ۹ روز به طول انجامید و به ۳۰ بهمن ختم شد. این عزاداری در فرهنگ کردی، نشانهای از پایان زمستان و آغاز بهار است.
این پژوهشگر با اشاره به تغییرات طبیعی که همزمان با این اسطوره رخ میدهد، گفت: در ادبیات کردی نیز آمده که از ۲۱ بهمن به بعد، گرمایی به نام «کله باد» از اعماق زمین بالا میآید و باعث ذوب شدن برفها میشود. این پدیده تا پایان بهمن ادامه دارد و عملاً تمام برفها را آب کرده و زمینه را برای ورود بهار فراهم میکند.
Source:
بازگشت پیمان خازنی با «مرگ شیرین»
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، «مرگ شیرین» اوایل سال ۱۴۰۴ روی صحنه خواهد رفت و تهیهکنندگی این اثر را سارا شفیعی بر عهده دارد. این تولید با تلفیقی نوآورانه از موسیقی، حرکت، تئاتر و ادبیات، روایت حماسی این منظومه جاودانه را در قالبی معاصر بازآفرینی میکند.
شیرین، قهرمان افسانهای روایت نظامی، نماد عشق، ایستادگی و فداکاری است. «مرگِ» او در این اجرا، نهتنها بهعنوان یک واقعیت داستانی، بلکه بهعنوان استعارهای برای بررسی میراث اسطورهای او به تصویر کشیده میشود.
مریم رودبارانی مجری طرح و سالار خادمی پژوهش ادبی این پروژه را بر عهده دارند. همچنین مدیریت این پروژه را محمدحسین نفر برعهده دارد.
موسیقی این پروژه هماکنون در استودیو در حال ضبط است و پس از اجرای تهران، از این موسیقی در سطح بینالمللی رونمایی خواهد شد. همچنین، تورهای بینالمللی این پروژه در ادامه آغاز خواهد شد.
پیمان خازنی پیشتر در سال ۱۴۰۳، پروژهای بر اساس منظومه «لیلی و مجنون» را درقالب اثری کنسرت -نمایشی با بیش از ۱۰۰ اجرا روی صحنه برده است. زمان، مکان و سایر اطلاعات تکمیلی بهزودی اعلام خواهد شد.
Source:
بررسی آسیبها و راهبردهای تحول علوم انسانی
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب تحول علوم انسانی: آسیبها و راهبردها اثر عبدالحسین کلانتری و عباس قنبری باغستان توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.
لزوم تغییر و تحول در علم، آنچنان هویداست که کسی در اصل آن شکی ندارد و تصورش موجب تصدیقش میشود؛ بهطوریکه اگر از دو مقام کلاسیک «هست» و «باید» به موضوع نظر کنیم، هم در مقام «هست» که اشاره به واقعیت علوم انسانی دارد، تحول را در طول تاریخ شاهد بوده و هستیم و هم در مقام «باید» که ارجاع به ضرورت تحول در موقعیت کنونی دارد، اجماعی را نه تنها در گستره ملی که نیز در گستره جهانی شاهدیم. لذا آنچه که محل بحث و گفتوگوست، موضوعاتی نظیر «گستره تحول»، «میزان تحول»، «سطوح تحول»، «مکانیزم تحول» و «فرایند تحول» است که بدون تنقیح دقیق کلام، به اصل تحول ارجاع داده میشود.
کتاب تحول علوم انسانی، آسیبها و راهبردها اثر عبدالحسین کلانتری و عباس قنبری باغستان، که هر جلد با قیمت ۱۹۰.۰۰۰ تومان راهی بازار نشر شد.
Source: سیده فاطمه سادات کیایی
طرح استعدادیابی سکو، در کرمانشاه کلید خورد
به گزارش خبرگزاری مهر، ایمان درخشی اظهار کرد: یکی از اهداف سازمان فرهنگی، شناسایی و حمایت از هنرمندان است که در این راستا، طرح استعدادیابی تحت عنوان سکو، از سوی این سازمان کلید خورده است.
وی افزود: طرح سکو، فصلهای مختلفی دارد که فصل اول آن، موسیقی با محوریت نوازندگی و آواز است که استارت و رونمایی از پوستر آن روز گذشته شنبه با حضور جمعی از بزرگان موسیقی کرمانشاه، هنرمندان و هنرجویان این حوزه آغاز شد.
رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرمانشاه تصریح کرد: در فصل اول، علاقه مندان به حوزه موسیقی، آقایان نوازندگی و آواز و خانمها، نوازندگی؛ آثار خود را به صورت فیلم کمتر از پنج دقیقه، به دبیرخانه سکو ارسال و پس از داوری در مرحله مقدماتی (ویدیوئی)، به مرحله نهایی راه پیدا خواهند کرد.
درخشی ادامه داد: در مرحله نهایی، هنرمندان با حضور در استیج عمومی، به اجرا پرداخته و در این مرحله علاوه بر داوری، آرای مردمی نیز در امتیازات آنان مؤثر خواهد بود.
رئیس سازمان فرهنگی شهرداری کرمانشاه، با بیان اینکه سبک و گویش در فصل اول (موسیقی) آزاد است، گفت: نفرات برتر علاوه بر دریافت جایزه، برای تولید اثر خود، مورد حمایت قرار خواهند گرفت.
وی در ادامه با بیان اینکه علاقه مندان به حوزه نوازندگی و خوانندگی میتوانند تا ۲۰ فروردین ۱۴۰۴، آثار خود را به شماره تلفن ۰۹۹۱۶۱۱۷۶۴۹ در پیام رسان تلگرام ارسال کنند، خاطرنشان کرد: نحوه داوری، برگزاری استیج عمومی (اجراهای حضوری) و رأی مردمی، در وقت مقتضی اعلام خواهد شد.
درخشی در پایان گفت: فصلهای دیگر این طرح در حوزههای مختلف از جمله بازیگری، اجرا، ورزش، خلاقیت در کارآفرینی و … میباشد.
Source:
اوروشلیخ؛ از قاباخلاما تا زیارت اهل قبور
خبرگزاری مهر، گروه استانها – سولماز پورنعمت: ماه رمضان، در فرهنگ کشورهای مسلمان از جایگاهی ممتاز و ویژه ای برخوردار بوده و همواره آئینهای مختلفی در ارتباط با این ماه، در میان مردم کشورهای اسلامی و به تبع آن ایران به اجرا در میآید.
آداب و رسوم این ماه مبارک یکی از مباحث مهم فرهنگی و مذهبی است که در بین مردم از قداست ویژه ای برخوردار است. اما متأسفانه جامعه صنعتی امروز این آداب و رسوم را به ورطه فراموشی کشانده است.
نقطه نقطه کشور ایران آداب و رسوم مختلفی دارد که آشنایی با هر یک از آنها سبب شناخت مناطق مختلف میشود. در این گزارش برای یادآوری آداب و سنن ماه رمضان در گذشته و آشنایی نسل جدید با آداب این ماه مبارک، خوانندگان مهر را با قسمتی از آداب و رسوم منطقه «پیله چایی»، شهرستان نمین آشنا میکنیم.
شروع ماه رمضان و قاباخلاما
یک مادر ۶۵ ساله اهل منطقه «پیله چایی» در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در گذشته به دلیل مصافت زیاد روستاها و جلوگیری از باطل نشدن روزه، اهالی روستاها قبل از شروع ماه مبارک رمضان به شهر رفته و مایحتاج خود را تهیه میکردند.
وی خاطر نشان کرد: بانوان روستا ضمن تمیز کردن خانههای خود، در روز معینی دور هم جمع شده برای غبارروبی به مسجد رفته و آنجا را برای این ایام ماه مبارک رمضان آماده میکردند.
این مادر روستایی افزود: در بین عامه مردم، زمان سحری خوردن به «اوباش دان» مشهور است زمانی که هلال ماه مبارک رمضان توسط مردان مسن و عالم روستا رؤیت میشد به اهالی روستا اعلام میشد که فردا شروع ماه رمضان است.
وی اظهار کرد: چند تن از مردان روستا که صدای بلند و آواز خوشی داشتند خود را برای سحری خوانی قبل از اذان صبح که با گذشت شب و جابجایی ستارگان محاسبه میشد با در دست داشتن فانوس و زمزمه اشعار مذهبی، به درب منزل مردم مراجعه کرده و آنها را برای سحری بیدار میکردند.
بانوی روستایی تصریح کرد: علاوه بر این دو مؤذن روستا به بام مسجد رفته با صدای رسا و بلندی اذان میگفتند که دو بار اذان گفته میشد. اذان اول شروع وقت سحری را نوید داده و اذان دوم اذان صبح بوده و مردم با شنیدن آن متوجه پایان وقت شده و باید از خوردن سحری دست میکشیدند.
این مادر با بیان اینکه اکثر اهالی قبل از شروع ماه رمضان به پیشواز میرفتند که این عمل را «قاباخلاما» میگفتند، افزود: نزدیکیهای افطار مردم در مسجد دور هم جمع میشدند و افرادی که تبحری در خواندن قرآن داشتند به آموزش روخوانی قرآن میپرداختند.
این بانوی روستایی با بیان اینکه سفرههای قدیم بسیار ساده بودند، افزود: در عوض مردم در گرفتن روزه و پایبندی به دین بسیار جدی و با اراده بودند و نوجوانان و جوانان در گرفتن روزه از همدیگر پیشی میگرفتند.
وی تصریح کرد: غالب غذاهایی که در ماه رمضان در گذشته تهیه میشد «آبگوشت»، «عدسی»، «سوتی آش» و «فرنی» و.. بوده است که در فصل تابستان و بهار سبزی «تره» از دل طبیعت تهیه کرده و میپختند. همچنین در این ماه مبارک بانوان روستا فطیر محلی میپختند.
پختن حلوا توسط خانوادههای متوفی
یکی از محققهای منطقه «پیله چایی» در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه در طول روزهای شب قدر افرادی که از خانوادههای آنها به تازگی فوت میشدند اقدام به پخت حلوا میکردند اظهار کرد: خانوادهها حلوا را درست کرده و آنرا لای نان لواش قرار داده و در بین اهالی پخش میکردند. این مراسم دیگر رنگ و بوی خود را از دست داده و در معدود خانوادهها این کار انجام میشود.
وی در ارتباط با روزه خواری اظهار کرد: در ایام قدیم هیچکس اقدام به روزه خواری نمیکرد و یا عملی غیر شرعی انجام نمیداد و از روی احترام و اعتقاد همه به موقع در صفوف نماز جماعت و کارهای عامالمنفعه حاضر میشدند.
وحید افخمی افزود: مراسم و آئین کهن با گذشت زمان و پیدایش وسایل ارتباطی در جامعه کم رنگ تر شده و طبل نوازی و مناجات و سحری خوانی دیگر جای خود را به رادیو و تلویزیون داده و فراموش شدهاند.
این محقق به موذنهای خوش صدای ایام دور اشاره و تصریح کرد: مردم از مؤذن ها و مناجات خوانهای خوش صدای آن دوره ازجمله «شیرمحمد» و «مستیعلی» که خوش صداتر ین مؤذن ها و مناجات خوانهای آن دوره بودهاند یاد میکنند.
وی با بیان اینکه یکی از زیباترین سنتها در ماه رمضان دادن افطاری و دعوت میهمانهایی برای این کار است افزود: هرکه میزبان بود با سفرههایی ساده به سراغ مدعوین میرفت و همه مردم اینگونه دعوتها را میپذیرفتند.
عید فطر و زیارت اهل قبور
هوشیار جاوید از اهالی روستای «پیله چایی» در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: روز عید فطر، که در گذشته با اعلام رؤیت ماه شوال که از طرف عالم محل و سه تن از ریش سفیدان مورد تأیید قرار گرفته و فردای آن روز عید اعلام میشد و بزرگ هر خانواده مبالغی را به عنوان فطریه کنار گذاشته تا روز عید در مسجد تحویل بزرگ روستا دهند تا آن را به افراد مستمند داده یا در کار خیر و عامالمنفعه خرج کند.
وی افزود: اهالی منطقه «پیله چایی» صبح روز عید فطر به اتفاق خانواده به طرف قبرستان به راه میافتادند تا به جمع مردم پیوسته و به فاتحه خوانی و زیارت اهل قبور بپردازند. اهالی در لحظه دیدار باهم خوش و بش کرده و ضمن تبریک عید، قبولی طاعات را از خداوند طلب کرده و برای همدیگر دعا میکنند.
هوشیار جاوید در ادامه تصریح کرد: در ایام گذشته زنان حلوا و نان فطیرهایی را که مخصوص این منطقه است و روز قبل آماده شده٬ به همراه میوه و شیرینیجات که از شهر خریداری کرده بودند را در یک سینی قرار داده و به سر مزار امواتشان میبرند تا آنجا خیرات میکردند.
وی افزود: این رسم اکنون پربارتر از گذشته اجرا میشود و کسانی که در آرامستانهای منطقه از اعضای خانواده آنها دفن شدهاند در هر کجا و هر موقعیتی که قرار دارند در ساعت مشخص و در روز عید فطر بر مزار عزیزان خود حاضر شده و با احسان و فاتحه یاد و خاطره آنها را گرامی میدارند.
هوشیار جاوید خاطر نشان کرد: بعد از زیارت اهل قبور مردم خود را به مسجد رسانده و به صف نماز عید فطر ایستاده و بعد از آن به اتفاق دور هم جمع شده و به در خانههایی که کسی از اعضای خانواده شأن را در طول سال از دست دادهاند رفته و به قرائت فاتحه پرداخته و از آنها دلجویی میکنند و آن خانواده نیز در مقابل چایی، حلوا و خرما از حاضرین پذیرایی میکنند.
آنچه در این گزارش کوتاه عنوان شد تنها گوشهای از آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی استان اردبیل است که کمتر به آن پرداخته شده است. در صورت معرفی درست این آداب و سنن میتوان از ظرفیتهای گردشگری ماه مبارک رمضان جهت ترویج فرهنگ این ماه و حتی در زمینه اقتصادی بهره برد.
Source: