“Persian Social Spotlight: Inclusivity in Arts, Child Empowerment, and Safety Concerns”

سهم معلولان از «تئاتر فجر» کجاست؟

به گزارش خبرنگار مهر، معلولان بخش مهمی از اقشار اجتماع هستند که حق‌شان برخورداری از تمامی حقوقی است که اقشار دیگر از آن برخوردار هستند. تجربه ثابت کرده که اگر توجه و حمایت از این افراد به درستی انجام شود در عرصه‌های مختلف تأثیرگذار هستند و جایگاه‌شان کم‌تر از افراد در ظاهر سالم نیست.

در عرصه هنرهای نمایشی نیز معلولان حضوری قابل توجه داشته و دارند و هر زمان که بستری برای فعالیت‌شان فراهم شده توانسته‌اند توانایی‌های خود را بروز دهند و روی مخاطب خود تأثیر بگذارند.

مانند هنرمندان تئاتر مقیم شهرستان‌های مختلف که علیرغم شعار مدیران و مسئولان متولی هنر، همیشه و در طول سال از کم‌ترین توجه و حمایت برخوردار بوده‌اند و جشنواره‌های تئاتری را به عنوان فرصتی برای ارائه توانایی و فعالیت‌های خود می‌دانند، جشنواره‌های برای هنرمندان معلول هم فرصتی برای دیده‌شدن است.

چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با بخش «فراگیر» یکی از مهم‌ترین فرصت‌ها برای این هنرمندان بود اما متأسفانه در این دوره خبری از بخش «فراگیر» و توجه به هنرمندان معلول نیست و جشنواره تنها در ۲ بخش صحنه‌ای و خیابانی میزبان حداکثر یک اثر برگزیده جشنواره‌های ملی برگزار شده در سال ۱۴۰۳ به انتخاب ستاد جشنواره است.

این رفتار و نادیده گرفته‌شدن واکنش‌های متعددی را از سوی جامعه معلولان و همچنین کارشناسان و هنرمندان تئاتری داشته است.

مجید امرایی دبیر انجمن دراماتراپی ایران و عضو هیئت مؤسس اتحادیه جهانی دراماتراپی درباره شرایط پیش‌آمده برای هنرمندان معلول تئاتر و نادیده گرفته شدن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، به خبرنگار مهر گفت: بزرگترین رسالت کارگزاران در مسیر شکوفایی هنر عدم غفلت نسبت به همه طبقات اجتماعی است. طبق گزارش‌های سازمان جهانی بهداشت، تعداد افراد معلول در جهان، بیش از یک میلیارد نفر تخمین‌ زده شده است و همچنین در ایران معلولان حدود ۱۵ درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. در این مسیر مدیر هوشمند کسی است که انسان‌ها را برای توانایی‌های‌شان بسنجد نه ناتوانی‌های‌شان.

وی متذکر شد: به نظر می‌رسد حذف بخش «فراگیر» از جشنواره تئاتر فجر برخلاف دیدگاه‌های فرهنگ و هنر جامعه اسلامی باشد.

امرایی با تأکید بر اینکه معلولان شهروند درجه دو نیستند، یادآور شد: در حال حاضر حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر معلول و ۵۰۰ هزار مصدوم جنگی در کشور ثبت شده‌اند. حدود ۶۰۰ هزار نفر هم تاکنون بنا بر دلایل مختلف تحت حمایت هیچ نهادی نیستند. در حال حاضر حدود ۳۰۰ گروه حرفه‌ای هنری معلول در رشته‌های سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی با تحصیلات عالی دانشگاهی در کشور وجود دارند که در مسیر ارتقا، وزارت ارشاد باید خود را متولی امور هنری آنها نیز بداند.

دبیر انجمن دراماتراپی ایران تصریح کرد: حمایت مستمر در حوزه‌های تخصصی هنر خصوصا رویدادهای هنری و جشنواره‌های ملی و بین‌المللی از وظایف ذاتی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد است. سهم معلولان و مصدومان در جشنواره‌های هنری چون تئاتر فجر، موسیقی فجر، تجسمی فجر و فیلم فجر کجا است؟ وظیفه توانمندسازی افراد تنها به عهده سازمان بهزیستی نیست خصوصا در سطح حرفه‌ای هنر؛ این از وظایف ذاتی معاونت هنری ارشاد و دیگر نهادهای عرصه فرهنگ و هنر است.

وی متذکر شد: در بحث توانبخشی «نابینا» کسی نیست که چشمش بینایی ندارد، نابینا کسی است که بینش و بصیرت نیاموخته است. ایجاد بخش «فراگیر» در جشنواره تئاتر فجر از ابتدا یا تصمیمی احساسی و بدون مطالعه بوده یا تصمیمی درست تلقی شده است. بر این اساس حذف بخش «فراگیر» از جشنواره تئاتر فجر نیازمند پاسخگویی منطقی به جامعه معلولان کشور است.

امرایی معتقد است کیفیت آثار هنری جامعه معلولان کشور نه تنها کمتر از دیگر گروه‌های هنری نیست بلکه در بسیاری از جهات حرفه‌ای‌تر، هم‌تراز و بالاتر از دیگر گروه‌های تئاتری است.

عضو هیئت مؤسس اتحادیه جهانی دراماتراپی در پایان با بیان اینکه در هنرهای مختلف این یک اصل اساسی است که خلاقیت در محدودیت شکوفا می‌شود نه در تزئینات شکلی و نمایشی، تأکید کرد: معلولیت محدودیت نیست، جور دیگر زیستن، مبتنی بر کشف و خلاقیت است. مناسب‌سازی شهری برای معلولان فقط فیزیکی و شهری نیست که البته آن هم نشده است. مناسب‌سازی فرهنگی و هنری مهم‌تر از مناسب‌سازی شهری است که به نظر می رسد از مهمترین وظایف کارگزاران مدیریت فرهنگی و هنری است. امید که معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این تصمیم غیرحرفه‌ای را تصحیح کند و باعث امیدواری جامعه معلولان کشور شود.

Source: فریبرز دارایی


تهران چند مرکز آموزشی ویژه کودکان کار دارد؟

به گزارش خبرگزاری مهر، کودکان کار از آسیب‌پذیرترین گروه‌های اجتماعی هستند که به دلایل اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی و… از تحصیل باز مانده و این مسئله نه تنها بر آینده آنها تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه جامعه را نیز با چالش‌های جدی مواجه می‌سازد.

شهرداری تهران در دوره اخیر با هدف کاهش مشکلات کودکان کار و فراهم کردن بستر مناسب برای تحصیل و رشد آن‌ها، اقداماتی را در زمینه احداث، تجهیز و توسعه مراکز پویاشهر انجام داده است. این مراکز؛ خدماتی از جمله امکان دسترسی به آموزش، ایجاد محیطی امن و حمایتی، آموزش مهارت‌های زندگی و حمایت‌های اجتماعی را به کودکان کار ارائه می‌دهند.

تاکنون ۴۰ مرکز پویاشهر توسط شهرداری تهران در مناطق ۲۲ گانه شهر تهران ساخته شده که موقعیت مکانی آنها در ادامه می‌آید:

اقدامات شهرداری تهران در زمینه ساخت مراکز پویاشهر و حمایت از کودکان کار نشان‌دهنده تعهد این نهاد به ارتقا سطح زندگی و تحصیل آنهاست. با ادامه این روند و همکاری همه‌جانبه شهروندان، می‌توان امیدوار بود که آینده‌ای روشن‌تر برای کودکان کار رقم بخورد و آنها بتوانند به عنوان اعضای مؤثر جامعه رشد پیدا کنند.

Source:


اخطار به ۳۵۰ ساختمان ناایمن در سنندج

به گزارش خبرگزاری مهر، آزاد طهماسبی اظهار کرد: ساختمان‌های ناایمن تهدیدی جدی برای جان و مال زندگی شهروندان هستند. رئیس سازمان آتش‌نشانی شهرداری سنندج افزود: آتش‌نشانی به عنوان یکی از ارگان‌های مسئول در حفظ ایمنی، نقش بسیار مهمی در مقابله با این تهدید ایفا می‌کند.

طهماسبی با بیان اینکه پیشگیری از حوادث ناشی از ساختمان‌های ناایمن نیازمند مشارکت و همراهی دستگاه‌ها و سازمان‌های مختلف و مردم است، عنوان کرد: آتش‌نشانی با انجام دوره‌های بازرسی از ساختمان‌ها، آن‌ها را از نظر ایمنی ارزیابی می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: پس از شناسایی ساختمان‌های ناایمن، آتش‌نشانی اخطارهای لازم به مالکان این ساختمان‌ها داده و توصیه‌ها و لیست الزامات ایمنی و ارائه مشاوره‌های فنی در چند مرحله برای ایمن‌سازی ساختمان به مالکین صورت می‌گیرد.

وی تصریح کرد: در راستای تحقق اهداف در این حوزه سازمان آتش‌نشانی با افزایش تعداد پرسنل واحد پیشگیری و توجه به اولویت‌بندی ساختمان‌ها و مراکز پر تجمع، پرتردد و خصوصاً توجه ویژه به ساختمان‌های بلند مرتبه با ارتفاع طبقاتی زیاد شروع به بازدید مجدد از آنها و بررسی وضعیت ایمنی ساختمان‌ها از نظر نصب تجهیزات اعلام و اطفا حریق کرد.

رئیس سازمان آتش‌نشانی شهرداری سنندج افزود: در همین راستا طی دو سال اخیر اکثر مجتمع‌های تجاری و مسکونی، برج‌ها، پاساژها، هتل‌ها، بازارچه‌ها، خوابگاه‌ها و دیگر محل‌های پر تجمع و پرتردد را مجدداً مورد بررسی و پایش قرار داده است.

وی با بیان اینکه از ۵۰۰ ساختمان و مجتمع تجاری مسکونی سطح شهر بازدید کرده‌ایم، عنوان کرد: براساس ارزیابی‌های صورت گرفته ۱۵۰ ساختمان از این تعداد جدیدالاحداث و در حال انجام مرحله آخر پایان کار هستند و تاییدیه ایمنی را دریافت کرده‌اند.

به گفته رئیس سازمان آتش‌نشانی شهرداری سنندج، متأسفانه ۳۵۰ مورد از این اماکن که شامل مجموعه‌های تجاری و مسکونی ناایمن هستند که نوع ناایمن بودن آنها نیز مشخص و اخطاریه ایمنی و لیست الزامات برای رفع مشکلات به مالکین داده شده است.

وی با بیان اینکه مشکل بیشتر این ساختمان‌های ناایمن با تأمین و نصب تجهیزات اعلام و اطفای حریق رفع می‌شود، گفت: تعدادی از این واحدها به دلیل پرتجمع و پرتردد بودند از حساسیت بیشتری برخوردار هستند.

به گفته وی، در همین راستا اخطاریه دوم با فاصله ۶ ماهه به این ساختمان‌ها داده شده است، اما متأسفانه با وجود ارسال دومین اخطار تعدادی از این واحدها هیچ واکنشی نشان نداده و عملاً به اخطارها بی‌توجه بوده‌اند.

وی با بیان اینکه سازمان آتش‌نشانی با توجه به عدم همکاری مالکین این ساختمان‌ها اخطاریه سوم را هم برای آنها ارسال کرده است، گفت: بعد از اخطار سوم تعدادی از واحدها شروع به نصب و اجرای الزامات ایمنی کرده‌اند.

وی گفت: بازه زمانی یک ماهه مشخص برای ساختمان‌هایی که فرایند ایمن‌سازی را شروع کرده‌اند تعیین شده است و به محض ایمن‌سازی کامل ساختمان از لیست ساختمان‌های ناایمن سطح شهر خارج خواهند شد.

وی از معرفی ساختمان‌های ناایمن با نصب بنر خبر داد و خاطرنشان کرد: دو ساختمان از این ساختمان‌های ناایمن و پرتردد و پرجمعیت هیچ توجهی به اخطارهای سازمان آتش‌نشانی نکرده‌اند از این رو در آخرین اقدام پلاکارت ناایمن بودن ساختمان را روی این ساختمان‌ها نصب کرده‌ایم.

وی با اشاره به اینکه این روند تا بررسی کامل ساختمان‌های سطح شهر ادامه خواهد داشت، گفت: در گذشته به صورت نوبتی و بنابه دستورالعمل‌های خاصی ساختمان‌های شهر پایش می‌شد، اما با توجه به حوادث ناگواری مانند پلاسکو و متروپل که متأسفانه موجب جان باختن تعدادی از هم میهنان عزیزمان شد حساسیت در بحث پیشگیری در این حوزه بیشتر شد.

Source:


ساماندهی سگ‌های بلاصاحب در «گناوه» ضروری است

به گزارش خبرنگار مهر، احمد لیراوی صبح چهارشنبه در نشست کمیته ساماندهی سگ‌های بلاصاحب در شهرستان گناوه اظهار کرد: با افزایش تعداد سگ‌های بلاصاحب در شهر که موجب نگرانی و دغدغه مردم شده است، انتظار می‌رود هرچه زودتر نسبت به جمع آوری و ساماندهی این حیوانات اقدام شود.

معاون سیاسی امنیتی اجتماعی فرماندار گناوه افزود: اگرچه وظیفه جمع آوری سگ‌های بلاصاحب طبق مفاد بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون برعهده شهرداری و دهیاری‌ها است اما باید دیگر دستگاه‌های اجرایی نیز دست به دست هم دهیم تا این معضل را با راه اندازی یک کمپ برای همیشه برطرف کنیم.

وی گفت: با توجه به اینکه در حال حاضر، این شهر فاقد کمپ مخصوص برای نگهداری و ساماندهی سگ‌های بلاصاحب است، راه‌اندازی آن بسیار ضروری و می‌تواند تغییرات مثبتی از لحاظ بهداشتی و اجتماعی و امنیتی در سطح شهر ایجاد کند.

وی گفت: حضور سگ‌های بلاصاحب در خیابان‌ها و معابر، موجب ترس و ایجاد مزاحمت و سلب آسایش و امنیت برای مردم می‌شود که راه اندازی یک کمپ از افزایش این چالش‌ها جلوگیری می‌کند.

وی گفت: همچنین برخی از شهروندان، با خشونت و رفتارهای غیرانسانی به سگ‌های بلاصاحب پاسخ می‌دهند که ایجاد پناهگاه، امکان حمایت و نگهداری مناسب از این حیوانات را فراهم می‌کند.

معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری گناوه خاطرنشان کرد: ایجاد کمپ نگهداری سگ‌های بلاصاحب در گناوه، گامی مؤثر در راستای بهبود شرایط شهری و حفظ حقوق حیوانات است.

معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری گناوه بیان داشت: با توجه به اینکه یک متقاضی بخش خصوصی برای راه اندازی کمپ ابراز تمایل و آمادگی کرده است، هرچه زودتر خواسته وی بررسی و تصمیم گیری صورت گیرد.

Source:


کاهش فرزندآوری آینده را تاریک می‌کند

کاظم کبیری در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار کرد: در سازمان بسیج جامعه پزشکی کارگروهی تحت عنوان «جوانی جمعیت و پایداری خانواده» وجود دارد.

وی تصریح کرد: دو دیدگاه در خصوص جمعیت در کشور وجود دارد که یکی از آن‌ها اینکه وضعیت جمعیت بحرانی است و در دیدگاه دیگر نظر بر این است که پیری و کاهش جمعیت بحرانی نیست.

مدیر طرح مردمی نفس چهارمحال و بختیاری اذعان داشت: نظریه‌ای که می‌گوید سال‌خوردگی جمعیت بحران نیست برگرفته از مکتب غربی است، در این مکتب خانواده را آنچنان که اسلام تبیین می‌کند، قبول ندارد.

کبیری بیان داشت: خانواده در اسلام متشکل از زن و مرد در چارچوب قانون و شرع و فرزندان است، اما در جوامع غربی انواع مختلفی از خانواده‌ها مطرح است و حتی خانواده‌های تک‌والدی نیز در این جوامع وجود دارد.

رئیس بسیج جامعه پزشکی چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه دشمنان به دنبال تزلزل خانواده و از بین بردن قداست و جایگاه مادر در خانواده هستند، اذعان داشت: جوانی جمعیت یکی از اولویت‌های اصلی ایران است چراکه جامعه پیر محکوم به فنا است.

وی تاکید کرد: در خانواده‌هایی که تک‌فرزند هستند علاوه‌بر مشکلاتی که برای آن فرزند در آینده به‌وجود می‌آید مشکلات متعددی هم برای پدر و مادرها ایجاد می‌شود چون فرزندی در این خانواده‌ها برای نگهداری از پدر و مادرها وجود ندارد.

کبیری اذعان داشت: خانواده‌ها نباید به فرزند خود به‌عنوان هزینه، سربار یا مشکل نگاه کنند، در سال ۱۳۶۵ نرخ باروری کلی ۶/۵ بود، یعنی هر خانواده یا هر زوجی به‌طور متوسط ۶/۵ فرزند داشت که این نرخ در طول ۱۰ سال به زیر دو رسید و اگر وضع همین‌طور پیش رود وارد سیاه‌چاله جمعیتی می‌شویم و ۱۵۰ سال برای برگشت به وضع عادی زمان لازم خواهد بود.

مدیر طرح مردمی نفس چهارمحال و بختیاری بیان داشت: اگر این روند ادامه یابد جمعیت ایران به زیر ۴۰ میلیون نفر خواهد رسید که از هر چهار نفر دو نفر سالمند هستند.

وی تاکید کرد: با کاهش فرزندآوری آینده فرزندان ما تاریک می‌شود و باید تغییر نگرش در این زمینه ایجاد شود و انگاره‌های ذهنی مردم تغییر یابد و در این زمینه لازم است هم مردم و هم مسئولان احساس مسئولیت کنند.

Source:


لبخندی که در آتش سوخت

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله_ زهرا افسر: وارد مترو می‌شود، خوش‌شانس است که صندلی خالی برای نشستن وجود دارد، اما بدشناسی جای دیگری یقه‌اش را می‌گیرد. خسته است و خواب‌آلود. خودش نمی‌فهمد چه‌طور به خواب می‌رود. زن غرق در خواب است پتویی هم به خودش پیچیده. مردی وارد مترو می‌شود، فندکی زیر پتوی زن می‌گیرد و در صندلی ردیف رو به روی زن می‌نشیند به تماشا. زن که هفت پادشاه را خواب دیده فکرش را هم نمی‌کند چند دقیقه بعد قرار است در آتشی داغ، بسوزد و خودش و خواب‌هایش با هم دود شوند.

این نه قصه است و نه فیلم‌نامه یک فیلم هالیوودی. این داستان سوختن زنی است که سوار مترویی در نیویورک شده و هرگز به مقصد نرسیده. «برتینا کاوام» زنی ۵۷ ساله بود که در قطار بروکلین خوابیده بود. هنگامی که او خواب بوده، مردی وارد قطار شده و پتو یا لباس او را به وسیله فندک آتش زده. کاوام دچار سوختگی وحشتناکی شد و جان باخت. گفته شده شخص جنایت کار با کاوام هیچ شناخت قبلی نداشته و اصلاً یک دیگر را نمی‌شناختند. به گفته منابع امریکایی شخص مجرم از مهاجران غیر قانونی و اهل گواتمالا بوده. نام او «زاپاتا کالیل» است و رسانه‌های محافظه‌کار آمریکایی می‌گویند: «در سال ۲۰۱۸ به صورت غیرقانونی وارد این کشور شده است.»

بر اساس بیوگرافی سالنامه جایی که کاروان در آنجا درس می‌خوانده گفته شده او آرزو داشته مهمان‌دار هواپیما شود. به گفته دوستانش او چندماهی را در پناه‌گاه‌های بی‌خانمان‌های نیویورک زندگی می‌کرده. کاوام که به خاطر «لبخند میلیون دلاری» معروف شده بود حالا خودش و لبخندش هر دو سوختند.

مردم تماشاگر

برتینا کاوام ۵۷ ساله در حالی جان داد که طبق تصاویر دوربین‌های مدار بسته مترو، فردی که عامل این جنایت بود با آرامش کامل در صندلی مترو نشست و سوختن او را تماشا کرد. او پس از شلوغ شدن فضای قطار از این شلوغی سوءاستفاده کرد و از واگن‌های دیگر قطار فرار کرد، اما به وسیله پلیس آمریکا دستگیر شد.

فیلم‌های منتشر شده از لحظه سوختن کاوام نشان می‌دهد که مردم داخل قطار هم نه کاپشنی روی او انداختند و نه تلاشی برای مهار آتش کردند. آنها فقط تماشا کردند و فیلم گرفتند. حتی یک نفر از آنها هم خودشان را جای کاوام نگذاشتند. آنها فکرش را هم نکردند که ممکن بود این اتفاق به جای کاوام برای یکی از آنها بیفتد.

عمق فاجعه آنجاست که جسد کاوام به قدری سوخته بود که پس از یک هفته از طریق اثر انگشت مشخص شد این جسد متعلق به چه کسی است. یعنی حتی یک نفر هم برای کمک نیامده و کاوام تا آخرین ذرات بدنش هم سوخته. بسیاری از رسانه‌ها این اتفاق را «یک فاجعه انسانی» دانسته‌اند.

پیش‌تر هم یک فیلم دیگر از متروی ژاپن منتشر شده بود که یک آقایی جلوی در مترو حالش بد شده بود و بیهوش روی زمین افتاده بود. عابران پیاده ژاپنی یا به او می‌خندیدند یا حداقل فقط رد می‌شدند. دریغ از یک کمک انسان دوستانه.

ایرانی‌ها بی‌تفاوت نیستند!

اگر حادثه سوختن برتینا کاوام در ایران اتفاق می‌افتاد یا در مترویی در تهران هیچ‌گاه این زن تا این حد دچار سوختگی نمی‌شد. ایرانی‌ها منتظر نمی‌مانند تا کسی از آنها کمک بخواهد، ذات ایرانی‌ها طوری است که همیشه به همه کمک می‌کنند، فرقی نمی‌کند انسان باشد یا حیوان.

سال پیش که خبر آتش گرفتن خانه‌ای در امیدیه خوزستان سر و صدا به پا کرد، ماجرا از این قرار بود که مادر این خانواده به همراه دو دختر خود در آتش گیر افتاده بودند. اما این خانواده پسری نوجوان هم داشتند. «امیرمحمد انصاری» که دانش‌آموز دوره متوسطه دوم بود نتوانست تحمل کند مادر و خواهرانش در آتش بسوزند.

او برای نجات خانواده خود به دل آتش زد و اتفاقاً موفق هم شد. مادر و خواهرانش را نجات داد اما خودش دچار سوختگی‌های فراوانی شد که سرانجام جانش را از دست داد. این نوجوان، خانواده خود را از خانه خارج کرد و جان آن‌ها را نجات داد اما خودش موفق به خروج از خانه نشد.

سال ۱۴۰۰ هم «علی لندی»، نوجوانی اهل ایذه بود که برای نجات جان دو نفر از همسایه‌های اقوامش از یک حادثه آتش‌سوزی، دچار سوختگی شد. او هم پس از دو هفته بستری بودن در بیمارستان جان باخت و هم‌شهری‌های او به علی لندی لقب «نوجوان فداکار ایذه‌ای» را دادند.

حالا که اخبار آتش زدن برتینا کارام و بی‌تفاوتی مردم آمریکا نسبت به این ماجرا در رسانه‌ها دست به دست می‌شود بد نیست ناداستان کسانی که در ایران برای نجات جان دیگران جان خودشان را هم از دست دادند را مرور کنیم.

Source:


Dilemma of relocating capital from Tehran

Having 15 million people, Tehran suffers from chronic congestion, air pollution, water shortage and the threat of earthquakes.

The excessive concentration of facilities and government offices has turned Tehran into an extremely dense place. The population density in Tehran – 11,969 people per square kilometer – is more than 180 times higher than Iran’s average.

More than 20 million daily trips occur in the city, where over 4 million vehicles and 3 million motorcycles chug up and down the streets and produce 71% of Tehran’s air pollution.

The state of population distribution and economic activity is the biggest contributor to the situation. Estimates show more than 20% of the population and 30% of the country”s gross domestic product is concentrated in the capital.

The idea of moving capitals is not without precedent. In 1911, British India moved its capital from Calcutta to Delhi and created the city of New Delhi. Turkish nationalists moved their capital from Istanbul to Ankara in the 1920s and the Brazilians moved their capital city from Rio de Janeiro to Brasilia in 1960.

Indonesia plans to move its capital city away from congested and sinking Jakarta, to Nusantara, a $32-billion city under construction in the jungles of East Kalimantan on Borneo.

Throughout its history beginning from 2700 BCE, Iran has had 54 capital cities, each with a distinct chapter from Persepolis during the “golden age” of Achaemenid empire to the architectural marvel of Isfahan during the Safavid era.

Tehran was first chosen as the capital of Iran by Agha Mohammad Khan of the Qajar dynasty in 1786 and has remained the country”s political, social, economic and cultural center ever since.

But its days appear to be numbered, with consecutive governments making a case for a new principal city.

Tucked into the slopes of the Elburz Mountain, Tehran is prone to earthquake as it sits on a number of major fault lines. The city is also ringed by mountains, which trap pollutants blown across the region by winds blowing predominantly from the west and south.

As the most populous city and political and administrative nerve-center capital of Iran, Tehran’s possible brush with a powerful earthquake would entail in widespread political and social crises. Therefore, the argument to move the capital is not without merit and cannot be brushed aside off-handedly.

One can add social, environmental, security and service provisions problems, as well as preposterous property prices to this list.

The challenges posed by rapid population growth and increased demand for housing inexplicably pegged to the dollar in Tehran have turned lives upside down for many families.

Some of the staunch opponents of moving the capital are said to be interest groups in this convoluted property market since it could reduce speculation and tamp down price rises.

Other opponents of the plan cite its massive costs, including those needed for building new government infrastructure and convincing residents and businesses to relocate as a time of sanctions and fiscal constraints.

A third group thinks a median solution taking into account the existing conditions and looking at the experiences of other countries is the best option, where some functions such as administrative tasks are moved out of Tehran.

Under this plan, the official and political capital can be retained but the administrative capital moved to another city without imposing a huge cost on state coffers.

Decentralization and de-congestion is what is needed which would automatically solve many problems with wider implications and reduce harmful effects of a wholesale relocation.

Source: Marzieh Rahmani